کتاب تاسیان نوشته هوشنگ ابتهاج توسط انتشارات کارنامه کتاب به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، شعر فارسی، شعر نو
کتاب شامل ۳۸ شعر در قالب شعر نو است که بین سالهای۱۳۲۵تا ۱۳۸۰ سروده شده است. ابتهاج سرایش غزل و شعر نو را همزمان با هم آغاز کرد. او در شعر تحت تاثیر نیما یوشیچ و شهریار است. شهرت وی بیشتر به غزل سرایی است. مضامین عاشقانه در اشعار ابتهاج رنگ و بوی اجتماعی تر به خود گرفته و نیز تجربه های شخصی در آثارش به خوبی نمایان است. همچنین تشبیهات بلیغ و رسا، استعارات زیبا و موسیقی واژگان را می توان در سروده های وی به کرات دید، شنید و خواند.”سایه” در سرایش تلاش کرده تا به سمت و سوی زبان مدرن پیش برود. هرچند که به اوزان فارسی نیز وفادار مانده است. واژه تاسیان در لغت گیلکی یعنی سر زدن دوباره به یک خانه؛ خانه ای که در آن در و دیوار و سقف مانند رنج همیشگی شعر جریان دارد. شعرهای نخستین نغمه ها، سراب، شبگیر، زمین، چند برگ از یلدا و یادگار خون سرو در این مجموعه آورده شده است.
در من کسی پیوسته می گرید
این من که از گهواره با من بود
این من که با من
تا گور همراه است
دردی ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
همزاد ِ خون در دل
ابری ست بارانی
ابری که گویی گریه های قرن ها را در گلو دارد
ابری که در من
یک ریز می بارد
شب های بارانی
او با صدای گریه اش غمناک می خواند
رودی ست بی آغاز و بی انجام
با های های گریه اش در بی کران ِ دشت می راند
پیری حکایت گوست
کز کودکی با خود مرا می برُد
در باغ های مردمی گریان
اما چه باغی ؟ دوزخی کانجا
هر دم گلی نشکفته می پژمرد
مرغی ست خونین بال
کز زیر ِ پر چشمش
اندوهناک ِ سنگباران هاست
او در هوای مهربانی بال می آراست
کی مهربانی باز خواهد گشت ؟
نه ، مهربانی
آغاز خواهد گشت
از عهد ِ آدم
تا من که هر دم
غم بر سر ِ غم می گذارم
آن غمگسار ِ غمگساران را به جان خواندیم
وز راه و بی راه
عاشق وش از قرنی به قرنی سوی او راندیم
وان آرزو انگیز ِ عیار
هر روز صبری بیش می خواهد ز عاشق
....
کتاب تاسیان نوشته هوشنگ ابتهاج توسط انتشارات کارنامه کتاب به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، شعر فارسی، شعر نو
کتاب شامل ۳۸ شعر در قالب شعر نو است که بین سالهای۱۳۲۵تا ۱۳۸۰ سروده شده است. ابتهاج سرایش غزل و شعر نو را همزمان با هم آغاز کرد. او در شعر تحت تاثیر نیما یوشیچ و شهریار است. شهرت وی بیشتر به غزل سرایی است. مضامین عاشقانه در اشعار ابتهاج رنگ و بوی اجتماعی تر به خود گرفته و نیز تجربه های شخصی در آثارش به خوبی نمایان است. همچنین تشبیهات بلیغ و رسا، استعارات زیبا و موسیقی واژگان را می توان در سروده های وی به کرات دید، شنید و خواند.”سایه” در سرایش تلاش کرده تا به سمت و سوی زبان مدرن پیش برود. هرچند که به اوزان فارسی نیز وفادار مانده است. واژه تاسیان در لغت گیلکی یعنی سر زدن دوباره به یک خانه؛ خانه ای که در آن در و دیوار و سقف مانند رنج همیشگی شعر جریان دارد. شعرهای نخستین نغمه ها، سراب، شبگیر، زمین، چند برگ از یلدا و یادگار خون سرو در این مجموعه آورده شده است.
در من کسی پیوسته می گرید
این من که از گهواره با من بود
این من که با من
تا گور همراه است
دردی ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
همزاد ِ خون در دل
ابری ست بارانی
ابری که گویی گریه های قرن ها را در گلو دارد
ابری که در من
یک ریز می بارد
شب های بارانی
او با صدای گریه اش غمناک می خواند
رودی ست بی آغاز و بی انجام
با های های گریه اش در بی کران ِ دشت می راند
پیری حکایت گوست
کز کودکی با خود مرا می برُد
در باغ های مردمی گریان
اما چه باغی ؟ دوزخی کانجا
هر دم گلی نشکفته می پژمرد
مرغی ست خونین بال
کز زیر ِ پر چشمش
اندوهناک ِ سنگباران هاست
او در هوای مهربانی بال می آراست
کی مهربانی باز خواهد گشت ؟
نه ، مهربانی
آغاز خواهد گشت
از عهد ِ آدم
تا من که هر دم
غم بر سر ِ غم می گذارم
آن غمگسار ِ غمگساران را به جان خواندیم
وز راه و بی راه
عاشق وش از قرنی به قرنی سوی او راندیم
وان آرزو انگیز ِ عیار
هر روز صبری بیش می خواهد ز عاشق
....