کتاب این جا باران صدا ندارد نوشته کامران محمدی, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان فارسی، داستان فارسی می باشد.
این بار صابون جامد را برداشت و با دقت بین انگشت ها و پشت و روی دست هایش را شست . هر چه تلاش می کرد گفت و گوی تلفنی شیرین را از ذهنش خارج کند ، کمتر موفق می شد و جزئیات بیشتری از آن در ذهنش شکل می گرفت . شیرین ذهنش می گفت : الان خوابه حالا می آم میبینمت .... نه بابا اون که حالیش نیست . شیرین ذهنش با یک چشم او را می پایید که بیدار نشود و هومن ذهنش ، مدام تکرار می کرد : طرفای خونه کاری نداری ؟ همزمان ، تصویر هومن بر تخت بیمارستان ، با گلوی بریده ، بخش دیگری از ذهنش را اشغال کرده بود و مردی با لهجه ی غلیظ کردی می گفت : از دوستاشون هستم بیرون رفتن ؟
کتاب این جا باران صدا ندارد نوشته کامران محمدی, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان فارسی، داستان فارسی می باشد.
این بار صابون جامد را برداشت و با دقت بین انگشت ها و پشت و روی دست هایش را شست . هر چه تلاش می کرد گفت و گوی تلفنی شیرین را از ذهنش خارج کند ، کمتر موفق می شد و جزئیات بیشتری از آن در ذهنش شکل می گرفت . شیرین ذهنش می گفت : الان خوابه حالا می آم میبینمت .... نه بابا اون که حالیش نیست . شیرین ذهنش با یک چشم او را می پایید که بیدار نشود و هومن ذهنش ، مدام تکرار می کرد : طرفای خونه کاری نداری ؟ همزمان ، تصویر هومن بر تخت بیمارستان ، با گلوی بریده ، بخش دیگری از ذهنش را اشغال کرده بود و مردی با لهجه ی غلیظ کردی می گفت : از دوستاشون هستم بیرون رفتن ؟