کتاب اوژنی گرانده

کتاب اوژنی گرانده نوشته اونوره دو بالزاک ترجمه عبدالله توکل توسط انتشارات ناهید به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات ملل، داستان های خارجی، رمان خارجی

 اوژنی گرانده

تاثیر بالزاک بر داستایفسکی عمیق و دیرپا بود. بی اغراق می توان گفت که داستایفسکی بدون این تاثیرگذاری شاید نمی توانست استعداد خلاقانه اش را به مجرایی که ما می شناسیم هدایت کند. داستایفسکی هنگام ترجمه اوژنی گرانده بود که به فکر نوشتن رمانی با همان حجم افتاد. وی در سپتامبر 1844 به برادرش میخائیل چنین نوشت: دارم رمانی به اندازه اوژنی گرانده را به پایان می برم. اثر بکری است. فعلا مشغول بازنویسی اش هستم. شاید چهارصد روبل بدهند. من تمام امیدم را به آن بسته ام.

بخشی از متن کتاب

 در بعضی از شهرهای درجه دو، خانه هایی هست که با دیدن آن ها، غم وجود آدم را می گیرد، درست مثل غمی که با دیدن صومعه های تاریک و دلگیر، بوته زارهای بی روح یا خرابه ها به دل آدم می نشیند. شاید بتوان در این خانه ها سکوت صومعه ها و خشکی بوته زارها را حس کرد و شاید هم در آن ها استخوان های مرده ها قرار داشته باشند. حیات و حرکت در چنین جاهایی چنان دچار سکون است که اگر غریبه ای ناگهان در آن جا با نگاه بی فروغ و سرد آدمی بی حرکت رو به رو نشود، آدمی که با شنیدن صدای پایی غیرعادی، با چهره ی راهب مانندش با دقت از پنجره به بیرون نگاه می کند، شاید فکر کند که آن خانه ها خالی هستند.

 از مالکان تاکستان ها و زمین ها و چوب فروش ها گرفته تا بشکه سازها و مهمانخانه دارها و دریانوردها، همه دائم چشم شان به خورشید است. همین ها شب، از این که مبادا صبح روز بعد حرفی از یخ بندان بشنوند با ترس و لرز به رختخواب می روند، چرا که از باران و باد و خشکسالی می ترسند. دل شان می خواهد ابر و باران و گرمای خورشید، آن طوری باشد که دوست می دارند. هوای آسمان و منافع زمینی شان دائم با یکدیگر در حال جنگ اند. و هواسنج، قیافه های آن ها را آرام، غمگین یا شاد می کند. از این سر تا آن سر این خیابان که قبلا نامش «گراند روی سومور» بود، جمله ی «هوا طلایی است» از این خانه به آن خانه می رود، یا هر کس به همسایه اش می گوید: «از آسمان سکه های طلا می بارد»، چون نیک می داند که پرتو خورشید یا باران به موقع، چه به ارمغان می آورد.  عمارت های قدیمی شهر قدیمی سومور که زمانی محل زندگی اشراف آن ناحیه بود، در قسمت نوک این خیابان سر بالایی است. خانه ی غم انگیزی که حوادث این داستان در آن رخ می دهد، یکی از همین عمارت ها و از بقایای قابل احترام قرنی است که ویژگی مردم آن سادگی بود، همان سادگی ای که اینک فرانسوی ها با رفتار و رسوم شان هر روز بیش از پیش آن را از دست می دهند. پس از عبور از پیچ و خم این خیابان خوش منظره که ناهمواری هایش، بی اختیار خاطره هایی را بیدار و بدل به رویاهای شیرین می کند، عقب رفتگی تاریکی را می بینید که وسط آن، «در خانه ی آقای گرانده» پنهان شده است.
 
 
  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
160,000
٪17
132,800 تومان
توضیحات

کتاب اوژنی گرانده نوشته اونوره دو بالزاک ترجمه عبدالله توکل توسط انتشارات ناهید به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات ملل، داستان های خارجی، رمان خارجی

 اوژنی گرانده

تاثیر بالزاک بر داستایفسکی عمیق و دیرپا بود. بی اغراق می توان گفت که داستایفسکی بدون این تاثیرگذاری شاید نمی توانست استعداد خلاقانه اش را به مجرایی که ما می شناسیم هدایت کند. داستایفسکی هنگام ترجمه اوژنی گرانده بود که به فکر نوشتن رمانی با همان حجم افتاد. وی در سپتامبر 1844 به برادرش میخائیل چنین نوشت: دارم رمانی به اندازه اوژنی گرانده را به پایان می برم. اثر بکری است. فعلا مشغول بازنویسی اش هستم. شاید چهارصد روبل بدهند. من تمام امیدم را به آن بسته ام.

بخشی از متن کتاب

 در بعضی از شهرهای درجه دو، خانه هایی هست که با دیدن آن ها، غم وجود آدم را می گیرد، درست مثل غمی که با دیدن صومعه های تاریک و دلگیر، بوته زارهای بی روح یا خرابه ها به دل آدم می نشیند. شاید بتوان در این خانه ها سکوت صومعه ها و خشکی بوته زارها را حس کرد و شاید هم در آن ها استخوان های مرده ها قرار داشته باشند. حیات و حرکت در چنین جاهایی چنان دچار سکون است که اگر غریبه ای ناگهان در آن جا با نگاه بی فروغ و سرد آدمی بی حرکت رو به رو نشود، آدمی که با شنیدن صدای پایی غیرعادی، با چهره ی راهب مانندش با دقت از پنجره به بیرون نگاه می کند، شاید فکر کند که آن خانه ها خالی هستند.

 از مالکان تاکستان ها و زمین ها و چوب فروش ها گرفته تا بشکه سازها و مهمانخانه دارها و دریانوردها، همه دائم چشم شان به خورشید است. همین ها شب، از این که مبادا صبح روز بعد حرفی از یخ بندان بشنوند با ترس و لرز به رختخواب می روند، چرا که از باران و باد و خشکسالی می ترسند. دل شان می خواهد ابر و باران و گرمای خورشید، آن طوری باشد که دوست می دارند. هوای آسمان و منافع زمینی شان دائم با یکدیگر در حال جنگ اند. و هواسنج، قیافه های آن ها را آرام، غمگین یا شاد می کند. از این سر تا آن سر این خیابان که قبلا نامش «گراند روی سومور» بود، جمله ی «هوا طلایی است» از این خانه به آن خانه می رود، یا هر کس به همسایه اش می گوید: «از آسمان سکه های طلا می بارد»، چون نیک می داند که پرتو خورشید یا باران به موقع، چه به ارمغان می آورد.  عمارت های قدیمی شهر قدیمی سومور که زمانی محل زندگی اشراف آن ناحیه بود، در قسمت نوک این خیابان سر بالایی است. خانه ی غم انگیزی که حوادث این داستان در آن رخ می دهد، یکی از همین عمارت ها و از بقایای قابل احترام قرنی است که ویژگی مردم آن سادگی بود، همان سادگی ای که اینک فرانسوی ها با رفتار و رسوم شان هر روز بیش از پیش آن را از دست می دهند. پس از عبور از پیچ و خم این خیابان خوش منظره که ناهمواری هایش، بی اختیار خاطره هایی را بیدار و بدل به رویاهای شیرین می کند، عقب رفتگی تاریکی را می بینید که وسط آن، «در خانه ی آقای گرانده» پنهان شده است.
 
 
مشخصات
  • ناشر
    ناهید
  • نویسنده
    اونوره دو بالزاک
  • مترجم
    عبدالله توکل
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1399
  • نوبت چاپ
    ششم
  • تعداد صفحات
    272
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش