کتاب اندوه ماهی نوشته تکین حمزه لو توسط انتشارات برکه خورشید با موضوع رمان، داستان های فارسی، ادبیات فارسی به چاپ رسیده است.
بین خواب و بیداری بودم و در همان حال نیمه بیدار حس می کردم سر و صداهایی در خانه در جریان است.
دستهایم را زیر بالش چپاندم و فکر کردن شاید دخی دل درد دارد و رفته به آشپزخانه تا یک نبات داغ درست کند و لابد بعد هم مامان از سر و صدا بیدار شده و رفته ببیند دخی چطور است. پلکهایم می لرزید و من لجوجانه روی هم فشارشان می دادم تا باز نشوند و همانطور در مرز بین بیداری و خواب دست و پا بزنم بلکه زور خواب بچربد و باز خوابم عمیق شود ولی وقتی صدای بابا را تشخیص دادم که سعی می کرد آهسته حرف بزند اما باز نمی توانست بمی صدایش را قایم کند، چشمهایم باز شد. دیگر نمی شد خوابید. کنجکاوی امانم نمی داد. هوا تاریک و روشن بود و اگر خوب گوش می کردی می شد صدای تک توگ گنجشکها را از پشت شیشه های دوجداره پنجره که مهربانانه صدای اتوبان را به خانه راه نمی داند شنید.
کتاب اندوه ماهی نوشته تکین حمزه لو توسط انتشارات برکه خورشید با موضوع رمان، داستان های فارسی، ادبیات فارسی به چاپ رسیده است.
بین خواب و بیداری بودم و در همان حال نیمه بیدار حس می کردم سر و صداهایی در خانه در جریان است.
دستهایم را زیر بالش چپاندم و فکر کردن شاید دخی دل درد دارد و رفته به آشپزخانه تا یک نبات داغ درست کند و لابد بعد هم مامان از سر و صدا بیدار شده و رفته ببیند دخی چطور است. پلکهایم می لرزید و من لجوجانه روی هم فشارشان می دادم تا باز نشوند و همانطور در مرز بین بیداری و خواب دست و پا بزنم بلکه زور خواب بچربد و باز خوابم عمیق شود ولی وقتی صدای بابا را تشخیص دادم که سعی می کرد آهسته حرف بزند اما باز نمی توانست بمی صدایش را قایم کند، چشمهایم باز شد. دیگر نمی شد خوابید. کنجکاوی امانم نمی داد. هوا تاریک و روشن بود و اگر خوب گوش می کردی می شد صدای تک توگ گنجشکها را از پشت شیشه های دوجداره پنجره که مهربانانه صدای اتوبان را به خانه راه نمی داند شنید.