کتاب استخوان نوشته علی اکبر حیدری توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات، ادبیات داستانی،رمان فارسی می باشد.
رمان استخوان بازتاب تلاش نسلی است که هویتی جعلی داشته است، با آن خوش بوده و از آن قصه ها و افسانه ها بافته است اما حوادث روزگار دروغین بودن آن همه را عریان کرده است؛ کسانی می گریزند تا از این واقعیت دردناک در امان باشند، عده ای کتمان می کنند و دل به همان قصه ها می بندند و گروهی سر در پی حقیقت می گذارند و از پا می افتند... داستان مردی جوان که به دلایلی به شهری مرزی آمده و در خانه ی نزدیکانش پنهان شده تا در فرصتی مناسب فرار کند، اما طی اتفاقی می فهمد چه هراسی در زیرزمین خانه در حال رقم خوردن است..
شخصیت اصلی این رمان، سرباز جوانی است که کاوه نام دارد. او از تهران به روستایی دوردست در سیستان و بلوچستان میرود تا در آنجا پیش اقوامش که در این روستای مرزی زندگی میکنند پناهنده شود تا در فرصتی مناسب از کشور خارج شود. کاوه همراه با مرجان، پس از مدتی اقامت در آن روستا درگیر داستانهایی گنگ و مبهم میشوند. همه چیز از زیرزمینی ترسناک و تاریک آغاز میشود. آنها راه فراری ندارند، باید بمانند و راز بزرگ انسانها و خانهای که در آن اسیر شدهاند را کشف کنند.
کتاب استخوان نوشته علی اکبر حیدری توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات، ادبیات داستانی،رمان فارسی می باشد.
رمان استخوان بازتاب تلاش نسلی است که هویتی جعلی داشته است، با آن خوش بوده و از آن قصه ها و افسانه ها بافته است اما حوادث روزگار دروغین بودن آن همه را عریان کرده است؛ کسانی می گریزند تا از این واقعیت دردناک در امان باشند، عده ای کتمان می کنند و دل به همان قصه ها می بندند و گروهی سر در پی حقیقت می گذارند و از پا می افتند... داستان مردی جوان که به دلایلی به شهری مرزی آمده و در خانه ی نزدیکانش پنهان شده تا در فرصتی مناسب فرار کند، اما طی اتفاقی می فهمد چه هراسی در زیرزمین خانه در حال رقم خوردن است..
شخصیت اصلی این رمان، سرباز جوانی است که کاوه نام دارد. او از تهران به روستایی دوردست در سیستان و بلوچستان میرود تا در آنجا پیش اقوامش که در این روستای مرزی زندگی میکنند پناهنده شود تا در فرصتی مناسب از کشور خارج شود. کاوه همراه با مرجان، پس از مدتی اقامت در آن روستا درگیر داستانهایی گنگ و مبهم میشوند. همه چیز از زیرزمینی ترسناک و تاریک آغاز میشود. آنها راه فراری ندارند، باید بمانند و راز بزرگ انسانها و خانهای که در آن اسیر شدهاند را کشف کنند.