رمان ادیسه زمان جلد اول چشم زمان
از روزگارانِ کهن، بسیار پیشتر از عصرِ انسانها، «نخستزادگان» که موجوداتی هستند کمابیش به پیریِ کیهان، زمین را زیر نظر دارند؛ بشر هیچ از وجود نخستزادگان آگاه نیست تا آنکه... در لحظهای کوتاه، زمین تکهتکه میشود و دوباره مثلِ یک جورچینِ عظیم به هم متصل میشود. ناگهان سیاره و تمام موجوداتِ زندهی ساکن بر آن دیگر از یک روزگارِ واحد نیستند. دنیا به چلتکهای از دورانهای مختلف تبدیل میشود: از دورانِ پیش از تاریخ تا سال 2037. از هر کدام از زمانها هم ساکنانی حاضر هستند که حالا باید در کنار یکدیگر زندگی کنند.
در سرتاسرِ آسمانِ این زمینِ نو، گویهایی نقرهرنگ در آسمان شناورند که هیچ سلاحی بر آنها کارگر نیست و بههیچوجه نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. آیا این گویها ابزارهایی پیشرفته هستند که کارشان خلق و حفظِ گسستهای زمانی بوده؟ آیا دوربینهایی هستند که بیگانگانِ تصورناپذیر با آنها ساکنانِ زمینِ نو را زیر نظر گرفتهاند؟ یا نکند چیزی هستند بهمراتب عجیبتر و هراسانگیزتر؟
حالا انسانهایی از اعصارِ مختلف قرار است با هم زندگی کنند و در این دنیای شگفتانگیزِ نو راهی برای بقا بیابند. سه فضانوردِ روس و امریکایی، چند سربازِ صلحبانِ سازمان ملل، یک لشکر از سربازان بریتانیاییِ قرننوزدهمی به همراه سربازانِ هندیِ همکارشان، و در کنارِ همهی اینها، دو سردارِ خونریز و بزرگِ تاریخ که لشکریانشان جهان را فتح کردند و حالا ممکن است رودرروی هم قرار بگیرند... یکی مغول و دیگری مقدونی.
رمان ادیسه زمان جلد اول چشم زمان
از روزگارانِ کهن، بسیار پیشتر از عصرِ انسانها، «نخستزادگان» که موجوداتی هستند کمابیش به پیریِ کیهان، زمین را زیر نظر دارند؛ بشر هیچ از وجود نخستزادگان آگاه نیست تا آنکه... در لحظهای کوتاه، زمین تکهتکه میشود و دوباره مثلِ یک جورچینِ عظیم به هم متصل میشود. ناگهان سیاره و تمام موجوداتِ زندهی ساکن بر آن دیگر از یک روزگارِ واحد نیستند. دنیا به چلتکهای از دورانهای مختلف تبدیل میشود: از دورانِ پیش از تاریخ تا سال 2037. از هر کدام از زمانها هم ساکنانی حاضر هستند که حالا باید در کنار یکدیگر زندگی کنند.
در سرتاسرِ آسمانِ این زمینِ نو، گویهایی نقرهرنگ در آسمان شناورند که هیچ سلاحی بر آنها کارگر نیست و بههیچوجه نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. آیا این گویها ابزارهایی پیشرفته هستند که کارشان خلق و حفظِ گسستهای زمانی بوده؟ آیا دوربینهایی هستند که بیگانگانِ تصورناپذیر با آنها ساکنانِ زمینِ نو را زیر نظر گرفتهاند؟ یا نکند چیزی هستند بهمراتب عجیبتر و هراسانگیزتر؟
حالا انسانهایی از اعصارِ مختلف قرار است با هم زندگی کنند و در این دنیای شگفتانگیزِ نو راهی برای بقا بیابند. سه فضانوردِ روس و امریکایی، چند سربازِ صلحبانِ سازمان ملل، یک لشکر از سربازان بریتانیاییِ قرننوزدهمی به همراه سربازانِ هندیِ همکارشان، و در کنارِ همهی اینها، دو سردارِ خونریز و بزرگِ تاریخ که لشکریانشان جهان را فتح کردند و حالا ممکن است رودرروی هم قرار بگیرند... یکی مغول و دیگری مقدونی.