کتاب آدم خواران نوشته ژان تولی ترجمه احسان کرم ویسی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان، ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی
چه روز قشنگی!
مرد جوان کرکره ی پنجره ی اتاقش را باز کرد پرده های ململ از دو سمت پنجره پرپر زد. اتاق او در طبقه ی بالای یک عمارت قرن هفدهمی بود. چشمان جوان به منظره خیره ماند. گوشه ای از منطقه ی لیموزن انگار اشتباهی به پریگو چسبیده بود. در دشت تا افق گسترده ی پیش روییش درختان بلوط پراکنده بودند. پشت سرش، ساعت بالای بخاری هیزمی، راس ساعت سیزده یک بار به صدا درآمد.
این چه وقت بیدار شدن است؟ ناسلامتی تازه معاون شهردار بوساک شده ای. موقعی که من شهردار بودم خیلی زودتر از این ها بلند می شدم.
صدا از باغ بود: صدایی ژرف و پرطنین که از زیر ی درخت شاه بلوط کهن سال می آمد.
داشتم وسایلم را جمع می کردم که به نیرون بروم پدر
کتاب آدم خواران نوشته ژان تولی ترجمه احسان کرم ویسی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان، ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی
چه روز قشنگی!
مرد جوان کرکره ی پنجره ی اتاقش را باز کرد پرده های ململ از دو سمت پنجره پرپر زد. اتاق او در طبقه ی بالای یک عمارت قرن هفدهمی بود. چشمان جوان به منظره خیره ماند. گوشه ای از منطقه ی لیموزن انگار اشتباهی به پریگو چسبیده بود. در دشت تا افق گسترده ی پیش روییش درختان بلوط پراکنده بودند. پشت سرش، ساعت بالای بخاری هیزمی، راس ساعت سیزده یک بار به صدا درآمد.
این چه وقت بیدار شدن است؟ ناسلامتی تازه معاون شهردار بوساک شده ای. موقعی که من شهردار بودم خیلی زودتر از این ها بلند می شدم.
صدا از باغ بود: صدایی ژرف و پرطنین که از زیر ی درخت شاه بلوط کهن سال می آمد.
داشتم وسایلم را جمع می کردم که به نیرون بروم پدر