کتاب آدم بیکاره نوشته ماکسیم گورکی با ترجمه یدالله علیزاده, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید روایت گر داستانی است پیرامون قیام دسامبر 1905 مردم روسیه علیه رژیم تزار که ناشی از بی کفایتی آن رژیم و نارضایتی مردم از حکومت نالایق بود. جنگ ژاپن و روسیه، سرکوب های حکومت و اوضاع نابسامانی که مردم را با خود درگیر کرده بود همگی بر نارضایتی مردم افزودند و این قیام و مسائل بعد از آن را سبب شدند. به تدریج و با تداوم مشکلات موجود میزان نارضایتی مردم افزایش یافت و سرانجام انقلاب اکتبر سال 1917 را به دنبال آورد.
ماکسیم که رمان پیش رو را به نگارش درآورده از بنیانگذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی روسیه و از رهبران جنبش انقلابی روسیه به شمار می آید.
بخشی از کتاب
کلیمکف بی سر و صدا، بدون روشن کردن چراغ لباسش را درآورد. در تاریکی خود را روی تخت انداخت و محکم توی ملافه مرطوب و سردی پیچید. دلش می خواست چشمانش نبیند و گوش هایش چیزی نشنود، می خواست در خلسه ای خاموش غرق شود. کلمات استهزاآمیز ساشا مغز او را می آزرد. بوی تندش مشام یوسی را تحریک می کرد، باند سرخی بر پوست زرد رنگ پیشانی او نمایان بود. فریادهای خشم آلودی که از بیرون می آمد، توی اتاق به گوش می رسید.
«من خودم یک دهقان هستم، می دانم چه باید کرد.»گیوسی دید بی آنکه بخواهد گوش می دهد و مضطربانه به مغز خود فشار می آورد تا به خاطر بیاورد که این مرد شریر او را به یاد چه کسی می اندازد، که دلش نمی خواهد خاطره او در ذهنش دوباره متجلی شود......
کتاب آدم بیکاره نوشته ماکسیم گورکی با ترجمه یدالله علیزاده, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید روایت گر داستانی است پیرامون قیام دسامبر 1905 مردم روسیه علیه رژیم تزار که ناشی از بی کفایتی آن رژیم و نارضایتی مردم از حکومت نالایق بود. جنگ ژاپن و روسیه، سرکوب های حکومت و اوضاع نابسامانی که مردم را با خود درگیر کرده بود همگی بر نارضایتی مردم افزودند و این قیام و مسائل بعد از آن را سبب شدند. به تدریج و با تداوم مشکلات موجود میزان نارضایتی مردم افزایش یافت و سرانجام انقلاب اکتبر سال 1917 را به دنبال آورد.
ماکسیم که رمان پیش رو را به نگارش درآورده از بنیانگذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی روسیه و از رهبران جنبش انقلابی روسیه به شمار می آید.
بخشی از کتاب
کلیمکف بی سر و صدا، بدون روشن کردن چراغ لباسش را درآورد. در تاریکی خود را روی تخت انداخت و محکم توی ملافه مرطوب و سردی پیچید. دلش می خواست چشمانش نبیند و گوش هایش چیزی نشنود، می خواست در خلسه ای خاموش غرق شود. کلمات استهزاآمیز ساشا مغز او را می آزرد. بوی تندش مشام یوسی را تحریک می کرد، باند سرخی بر پوست زرد رنگ پیشانی او نمایان بود. فریادهای خشم آلودی که از بیرون می آمد، توی اتاق به گوش می رسید.
«من خودم یک دهقان هستم، می دانم چه باید کرد.»گیوسی دید بی آنکه بخواهد گوش می دهد و مضطربانه به مغز خود فشار می آورد تا به خاطر بیاورد که این مرد شریر او را به یاد چه کسی می اندازد، که دلش نمی خواهد خاطره او در ذهنش دوباره متجلی شود......