کتاب مذاکرات بازرگانی بین المللی نوشته راجر ای اکستل با ترجمه ابراهیم زارع پور, توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است .
موضوع کتاب: مدیریت بازازیابی، سفر های تجاری، موفقیت فوری در تجارت بین الملل
این کتابی که می خوانید در زمره بهترین هاست. خواندن این کتاب، توأم با لذت است و هر لحظه یادآوری میکند که برای رفع سوءتفاهم ها نخست باید به فرهنگ دیگران احترام گذاشت و برای نحوهی سازگار شدن و مورد پذیرش قرار دادن آن، کوشید. و دیگر آنکه "بسیار آموخت"، از "تجربهی دیگران بهرهمند شد"، و همواره این تردید رابا خود به همراه داشت که قبل از هرگونه "رفتار" و "اقدامی"، از دانایان و خردورزان و اهل تجربه پرسید. ساختار کتاب مذاکرات بازرگانی بینالمللی راجر ایی. اکستل (Roger E.Axtel) نویسندهی کتاب - مذاکرات بازرگانی بینالمللی (که عنوان دقیق آن عبارت است از بایدها و تابوهای مهم(Essential Do's and Taboos) ) ـ با یک داستان آن هم از زندگی شخصیاش، شما را غافلگیر میکند و تا پایان کتاب "توجه"، "دقت"، و "تمرکز" شما را شکار میکند.
آنجا که از خودش در همان صفحهی نخست مینویسد که در اوان کارش او را از امریکا به شعبهای در انگلیس منتقل میکنند. همکارانش در انگلستان متعجب میشوند که قرار است او، اطلاعاتی را به شعبهی مرکزی انتقال دهد؟ آیا او قرار است "جاسوسی" و "زیرآبزنی" همکارانش را انجام دهد؟ همین تردیدها دربارهی شخصیتش، دشواریهای فراوانی برای او میآفریند.
کتاب مذاکرات بازرگانی بین المللی نوشته راجر ای اکستل با ترجمه ابراهیم زارع پور, توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است .
موضوع کتاب: مدیریت بازازیابی، سفر های تجاری، موفقیت فوری در تجارت بین الملل
این کتابی که می خوانید در زمره بهترین هاست. خواندن این کتاب، توأم با لذت است و هر لحظه یادآوری میکند که برای رفع سوءتفاهم ها نخست باید به فرهنگ دیگران احترام گذاشت و برای نحوهی سازگار شدن و مورد پذیرش قرار دادن آن، کوشید. و دیگر آنکه "بسیار آموخت"، از "تجربهی دیگران بهرهمند شد"، و همواره این تردید رابا خود به همراه داشت که قبل از هرگونه "رفتار" و "اقدامی"، از دانایان و خردورزان و اهل تجربه پرسید. ساختار کتاب مذاکرات بازرگانی بینالمللی راجر ایی. اکستل (Roger E.Axtel) نویسندهی کتاب - مذاکرات بازرگانی بینالمللی (که عنوان دقیق آن عبارت است از بایدها و تابوهای مهم(Essential Do's and Taboos) ) ـ با یک داستان آن هم از زندگی شخصیاش، شما را غافلگیر میکند و تا پایان کتاب "توجه"، "دقت"، و "تمرکز" شما را شکار میکند.
آنجا که از خودش در همان صفحهی نخست مینویسد که در اوان کارش او را از امریکا به شعبهای در انگلیس منتقل میکنند. همکارانش در انگلستان متعجب میشوند که قرار است او، اطلاعاتی را به شعبهی مرکزی انتقال دهد؟ آیا او قرار است "جاسوسی" و "زیرآبزنی" همکارانش را انجام دهد؟ همین تردیدها دربارهی شخصیتش، دشواریهای فراوانی برای او میآفریند.