کتاب از صفر به یک نکاتی درباره شرکت های نوپا و نقش آن ها در ساخت آینده نوشته پیتر تیل، بلیک جی مسترس با ترجمه بهمن فروزنده, توسط انتشارات آموخته به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل مدیریت بازاریابی، استارتاپ ها، شرکت های نوپا، کارآفرینی می باشد.
هر وقت برای استخدام با کسی مصاحبه می‌کنم دوست دارم این پرسش را طرح کنم که: «چه حقیقت مهمی رو قبول داری که خیلی‌ها قبولش ندارن؟»این پرسشی صریح است که به نظر می‌توان به سادگی آن را پاسخ داد. ولی در واقع، این‌طور نیست.
پاسخ دادن به این پرسش به لحاظ نظری دشوار است، چون همه قبول دارند دانشی که در مدرسه می‌آموزیم، اثبات شده و مسلم است و بیشتر آدم‌ها فقط به آن دانش دسترسی داشته‌اند. پاسخ این پرسش از نظر روان‌شناختی هم دشوار است، چون هر کسی می‌داند پاسخی که می‌خواهد بگوید طرفدار چندانی ندارد. کمتر کسی تفکر خلاق دارد، ولی شجاعت و شهامت از تفکر خلاق هم کمیاب‌تر است.
اغلب اوقات پاسخ‌هایی از این دست می‌شنوم:
این‌ها پاسخ‌های مد نظرم نیستند. شاید پاسخ‌های اول و دوم حقیقت داشته باشد، ولی همین حالا هم بسیاری از مردم با آن موافقند. عبارت سوم نیز در یک مباحثهٔ آشنای قدیمی، از یک طرف جانبداری می‌کند. پاسخ مناسب به این پرسش می‌تواند به این شکل باشد: «بیشتر مردم به ایکس باور دارند، ولی حقیقت مخالف ایکس است». من پاسخ خود را در ادامهٔ همین فصل بیان می‌کنم......
کتاب از صفر به یک نکاتی درباره شرکت های نوپا و نقش آن ها در ساخت آینده نوشته پیتر تیل، بلیک جی مسترس با ترجمه بهمن فروزنده, توسط انتشارات آموخته به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل مدیریت بازاریابی، استارتاپ ها، شرکت های نوپا، کارآفرینی می باشد.
هر وقت برای استخدام با کسی مصاحبه می‌کنم دوست دارم این پرسش را طرح کنم که: «چه حقیقت مهمی رو قبول داری که خیلی‌ها قبولش ندارن؟»این پرسشی صریح است که به نظر می‌توان به سادگی آن را پاسخ داد. ولی در واقع، این‌طور نیست.
پاسخ دادن به این پرسش به لحاظ نظری دشوار است، چون همه قبول دارند دانشی که در مدرسه می‌آموزیم، اثبات شده و مسلم است و بیشتر آدم‌ها فقط به آن دانش دسترسی داشته‌اند. پاسخ این پرسش از نظر روان‌شناختی هم دشوار است، چون هر کسی می‌داند پاسخی که می‌خواهد بگوید طرفدار چندانی ندارد. کمتر کسی تفکر خلاق دارد، ولی شجاعت و شهامت از تفکر خلاق هم کمیاب‌تر است.
اغلب اوقات پاسخ‌هایی از این دست می‌شنوم:
این‌ها پاسخ‌های مد نظرم نیستند. شاید پاسخ‌های اول و دوم حقیقت داشته باشد، ولی همین حالا هم بسیاری از مردم با آن موافقند. عبارت سوم نیز در یک مباحثهٔ آشنای قدیمی، از یک طرف جانبداری می‌کند. پاسخ مناسب به این پرسش می‌تواند به این شکل باشد: «بیشتر مردم به ایکس باور دارند، ولی حقیقت مخالف ایکس است». من پاسخ خود را در ادامهٔ همین فصل بیان می‌کنم......
