جهت ها : خطوط تجسمی براساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :
خط عنصر اصلی طراحی است. ترسیم خطوط پیرامونی یک شکل می تواند تصویر اشیاء را به نمایش بگذارد ؛ تراکم و انبساط هاشورها حجم و سایه و روشن را نشان می دهد ؛ با ضخیم و نازک کردن خط در طراحی قسمت های سایه دار مشخص می شوند وحالت خطوط جنسیت و بافت اشیاء را از لحاظ نرمی ، سختی و استحکام مشخص می کند. در آثار نقاشان امپرسیونیست خط فاقد صراحت است و از ثبات و پایداری برخوردار نیست. در آثار اکسپرسیونیستی خط با اغراق و صراحت بیشتری دیده می شود و همه ی انرژی بصری خود را به نمایش می گذارد. در آثار انتزاعی خطوط نمایشگر اشیاء نیستند اما نقش آنها در ساختار بصری و هندسی آثار کاملاً مشهود است. در نقاشی ایرانی خط همواره جایگاهی پر اهمیت دارد و ضمن نمایش طرح و ترکیب اشکال و اجزاء اثر ، در ایجاد وحدت بصری و ارتباط میان عناصر ترکیب نقش تعیین کننده ای دارد.
شکلی که دارای دو بعد باشد سطح نامیده می شود. همچنین روی چیزها را نیز سطح می گویند در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع و حالت های مختلفی وجود دارند. سطح چیزها در طبیعت گاهی به صورت هموار و گاه ناهوار و دارای بافت ها و نقش های مختلفی است. همه ی سطح ها از سه شکل هندسی دایره ، مربع ، مثلث یا ترکیبی از آنها به وجود می آیند.
دایره :
مربع : یکی دیگر از شکل های پایه و ساده ی هندسی است که از چهار ضلع و چهار زاویه مساوی ساخته می شود از تغییرات زاویه ها و ضلع های مربع ، اشکال چهار گوش متنوعی بوجود می آید. مربع بر خلاف دایره نماد صلابت ، استحکام و سکون است. این شکل مظهر قدرت زمین و مادی و در عین حال از زیباترین اشکال هندسی است.
مثلث متساوی الاضلاع : نیز دارای سه ضلع و سه زاویه مساوی است. هنگامی که این شکل بر سطح قاعده اش قرار بگیرد پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد. اما چنانچه بر یکی از رأس های خود قرار بگیرد حالتی کاملاً ناپایدار و متزلزل دارد.
به چیزهایی که دارای سه بعد : طول ، عرض و ارتفاع یا عمق باشند حجم گفته می شود. معمولاً همه اشیاء مادی در طبیعت دارای حجم هستند. همان طور که سه شکل دایره ، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند ، دایره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد. این سه نوع حجم به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده می شود. حرکت سطح در جهات مختلف می تواند حجمی را به صورت مثبت و یا منفی شکل دهد و یا بخشی از یک حجم را به نمایش بگذارد.
حجم عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. ارزش و اهمیت حجم به تمام و کمال در مجسمه سازی و کار با حجم است که ظاهر می شود. به ویژه با توجه به قابلیت های مختلف مواد در شکل پذیری ، رنگ ، بافت جنسیت و ارزش های متنوع بصری در مجسمه سازی و کار با حجم است که مطرح می شود.
نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است. نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیاء و پیکره ها به صورتی کم و بیش بر آمده از سطح به نمایش در آمده باشند. نقش برجسته گاهی حالتی تزیینی برای سطوح معماری دارد و معماری نیز متقابلاً همین حالت را برای نقش برجسته به عهده دارد. در مجموع نقش برجسته حالتی بینابینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد.
نقش نور در باز نمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه می باشد. به طور دقیق تر این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما بوجود می آورد.از این جهت معمولاً هنرمندان به وسیله روابط پیچیده ای که حجم با فضا دارد نقش نور را در آثار خود مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهند.
از دیگر خصوصیات نقش برجسته ها به کار گرفتن پرسپکتیو در آنهاست. در مجسمه هایی که ارتفاع زیادی دارند پرسپکتیو برخی از تناسبات به صورت معکوس اجرا می شود. حکاکی های روی برخی از ظروف نیز می توانند به عنوان نقش برجسته که در مقیاس کوچک کار شده اند به شمار آیند. این نقش ها معمولاً متناسب با شکل ظروف و کاربرد آنها ساخته می شوند.
مباحث کتاب نقطه خط سطح
جهت ها : خطوط تجسمی براساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :
خط عنصر اصلی طراحی است. ترسیم خطوط پیرامونی یک شکل می تواند تصویر اشیاء را به نمایش بگذارد ؛ تراکم و انبساط هاشورها حجم و سایه و روشن را نشان می دهد ؛ با ضخیم و نازک کردن خط در طراحی قسمت های سایه دار مشخص می شوند وحالت خطوط جنسیت و بافت اشیاء را از لحاظ نرمی ، سختی و استحکام مشخص می کند. در آثار نقاشان امپرسیونیست خط فاقد صراحت است و از ثبات و پایداری برخوردار نیست. در آثار اکسپرسیونیستی خط با اغراق و صراحت بیشتری دیده می شود و همه ی انرژی بصری خود را به نمایش می گذارد. در آثار انتزاعی خطوط نمایشگر اشیاء نیستند اما نقش آنها در ساختار بصری و هندسی آثار کاملاً مشهود است. در نقاشی ایرانی خط همواره جایگاهی پر اهمیت دارد و ضمن نمایش طرح و ترکیب اشکال و اجزاء اثر ، در ایجاد وحدت بصری و ارتباط میان عناصر ترکیب نقش تعیین کننده ای دارد.
شکلی که دارای دو بعد باشد سطح نامیده می شود. همچنین روی چیزها را نیز سطح می گویند در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع و حالت های مختلفی وجود دارند. سطح چیزها در طبیعت گاهی به صورت هموار و گاه ناهوار و دارای بافت ها و نقش های مختلفی است. همه ی سطح ها از سه شکل هندسی دایره ، مربع ، مثلث یا ترکیبی از آنها به وجود می آیند.
دایره :
مربع : یکی دیگر از شکل های پایه و ساده ی هندسی است که از چهار ضلع و چهار زاویه مساوی ساخته می شود از تغییرات زاویه ها و ضلع های مربع ، اشکال چهار گوش متنوعی بوجود می آید. مربع بر خلاف دایره نماد صلابت ، استحکام و سکون است. این شکل مظهر قدرت زمین و مادی و در عین حال از زیباترین اشکال هندسی است.
مثلث متساوی الاضلاع : نیز دارای سه ضلع و سه زاویه مساوی است. هنگامی که این شکل بر سطح قاعده اش قرار بگیرد پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد. اما چنانچه بر یکی از رأس های خود قرار بگیرد حالتی کاملاً ناپایدار و متزلزل دارد.
به چیزهایی که دارای سه بعد : طول ، عرض و ارتفاع یا عمق باشند حجم گفته می شود. معمولاً همه اشیاء مادی در طبیعت دارای حجم هستند. همان طور که سه شکل دایره ، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند ، دایره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد. این سه نوع حجم به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده می شود. حرکت سطح در جهات مختلف می تواند حجمی را به صورت مثبت و یا منفی شکل دهد و یا بخشی از یک حجم را به نمایش بگذارد.
حجم عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. ارزش و اهمیت حجم به تمام و کمال در مجسمه سازی و کار با حجم است که ظاهر می شود. به ویژه با توجه به قابلیت های مختلف مواد در شکل پذیری ، رنگ ، بافت جنسیت و ارزش های متنوع بصری در مجسمه سازی و کار با حجم است که مطرح می شود.
نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است. نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیاء و پیکره ها به صورتی کم و بیش بر آمده از سطح به نمایش در آمده باشند. نقش برجسته گاهی حالتی تزیینی برای سطوح معماری دارد و معماری نیز متقابلاً همین حالت را برای نقش برجسته به عهده دارد. در مجموع نقش برجسته حالتی بینابینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد.
نقش نور در باز نمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه می باشد. به طور دقیق تر این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما بوجود می آورد.از این جهت معمولاً هنرمندان به وسیله روابط پیچیده ای که حجم با فضا دارد نقش نور را در آثار خود مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهند.
از دیگر خصوصیات نقش برجسته ها به کار گرفتن پرسپکتیو در آنهاست. در مجسمه هایی که ارتفاع زیادی دارند پرسپکتیو برخی از تناسبات به صورت معکوس اجرا می شود. حکاکی های روی برخی از ظروف نیز می توانند به عنوان نقش برجسته که در مقیاس کوچک کار شده اند به شمار آیند. این نقش ها معمولاً متناسب با شکل ظروف و کاربرد آنها ساخته می شوند.
مباحث کتاب نقطه خط سطح