کتاب قیدار نوشته رضا امیرخانی توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی، رمان های فارسی، داستان های فارسی
در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرپیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است… صلحا عاشق حضرت باری هستند… اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است… عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما… خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند… به او میگوید، رجل! همین… مرد!… همین…
رضا امیرخانی داستان این رمان را در دهه چهل و پنجاه روایت میکند. مردی به نام قیدار قهرمانی تنهاست و اصول و مرامش یک راز شخصی است. او گارژداری است که کامیونهایش را در تمام جادههای ایران میشناسند. این رمان در کارنامه رضا امیرخانی یادآور آثار دیگر او مثل ارمیا و من او است، هرچند نویسنده اینبار کتاب را برای طیف بزرگتری از مخاطبان نوشته است. قیدار در سال 1391 برندهی بیست و یکمین دورهی جایزهی کتاب فصل شد..
میفرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی… جای دیگر میفرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق میکنند… یکی میآید موسای نبی را نجات میدهد… قوم بنیاسرائیل را در اصل نجات میدهد… دیگری هم قومی را از عذاب نجات میدهد… اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمیدانیم… رجل است…
کتاب قیدار نوشته رضا امیرخانی توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی، رمان های فارسی، داستان های فارسی
در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرپیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است… صلحا عاشق حضرت باری هستند… اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است… عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما… خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند… به او میگوید، رجل! همین… مرد!… همین…
رضا امیرخانی داستان این رمان را در دهه چهل و پنجاه روایت میکند. مردی به نام قیدار قهرمانی تنهاست و اصول و مرامش یک راز شخصی است. او گارژداری است که کامیونهایش را در تمام جادههای ایران میشناسند. این رمان در کارنامه رضا امیرخانی یادآور آثار دیگر او مثل ارمیا و من او است، هرچند نویسنده اینبار کتاب را برای طیف بزرگتری از مخاطبان نوشته است. قیدار در سال 1391 برندهی بیست و یکمین دورهی جایزهی کتاب فصل شد..
میفرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی… جای دیگر میفرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق میکنند… یکی میآید موسای نبی را نجات میدهد… قوم بنیاسرائیل را در اصل نجات میدهد… دیگری هم قومی را از عذاب نجات میدهد… اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمیدانیم… رجل است…