کتاب زنده تر از زندگی نوشته کریستین بوبن با ترجمه دل آرا قهرمان, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی
باید دوباره به دنیا آمد تا بشود کمی زندگی کرد، حتی کمی. باید جسما به دنیا بیاییم و بعد روحا. هر دو این تولدها همچون کندن میماند. اولی جسم را به دنیا پرتاب میکند و دومی روح را تا آسمان پرتاب میکند. تولد دوم من زمانی آغاز شد که تو وارد اتاقی شدی، چهارشنبه شبی در اواخر ماه سپتامبر 1979، حدود ساعت ده شب. آن شب تو را در خانه همسر اولت دیدم، تو وارد شدی وقتی من داشتم میرفتم… (بخشی از کتاب)
کریستین بوبن بیش از هر چیز مفتون عشق و زندگی است. برای او تجربههای بهظاهر سادۀ زندگی ـ همچون کودکی، عشق و تنهایی ـ دستمایۀ خلق آثاری عاشقانه با مایههای فلسفی است. نوشتههای او سرشار از شعر و اندیشهاند؛ از همین رو خواندن آثارش برای مخاطبان زبانها و فرهنگهای مختلف هم آسان است و هم دلنشین.
حسود گمان میکند که با اشکها و فریادهایش گواهی از عظمت عشقش عرضه میکند. او تنها بیانگر ترجیح بدوی خویش بر دیگریست. در حسادت سه نفر وجود ندارند، حتی دو نفر هم نیستند، ناگهان فقط یکی هست در معرض همهمهی جنون: دوستت دارم پس تو باید همه چیز به من بدهی. دوستت دارم پس به تو وابستهام، پس تو توسط این وابستگی ملزم هستی، تو به وابستگی من وابستهای و باید از هر نظر مرا سرشار کنی و چون از هر منظر مرا سرشار نمیکنی پس از هیچ نظر مرا راضی نمیکنی، و من به خاطر همه چیز و هیچ چیز از تو دلخورم، چون به تو وابستهام و چون میخواهم دیگر وابسته نباشم، و چون میخواهم تو به این وابستگی پاسخ دهی…!
کتاب زنده تر از زندگی نوشته کریستین بوبن با ترجمه دل آرا قهرمان, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی
باید دوباره به دنیا آمد تا بشود کمی زندگی کرد، حتی کمی. باید جسما به دنیا بیاییم و بعد روحا. هر دو این تولدها همچون کندن میماند. اولی جسم را به دنیا پرتاب میکند و دومی روح را تا آسمان پرتاب میکند. تولد دوم من زمانی آغاز شد که تو وارد اتاقی شدی، چهارشنبه شبی در اواخر ماه سپتامبر 1979، حدود ساعت ده شب. آن شب تو را در خانه همسر اولت دیدم، تو وارد شدی وقتی من داشتم میرفتم… (بخشی از کتاب)
کریستین بوبن بیش از هر چیز مفتون عشق و زندگی است. برای او تجربههای بهظاهر سادۀ زندگی ـ همچون کودکی، عشق و تنهایی ـ دستمایۀ خلق آثاری عاشقانه با مایههای فلسفی است. نوشتههای او سرشار از شعر و اندیشهاند؛ از همین رو خواندن آثارش برای مخاطبان زبانها و فرهنگهای مختلف هم آسان است و هم دلنشین.
حسود گمان میکند که با اشکها و فریادهایش گواهی از عظمت عشقش عرضه میکند. او تنها بیانگر ترجیح بدوی خویش بر دیگریست. در حسادت سه نفر وجود ندارند، حتی دو نفر هم نیستند، ناگهان فقط یکی هست در معرض همهمهی جنون: دوستت دارم پس تو باید همه چیز به من بدهی. دوستت دارم پس به تو وابستهام، پس تو توسط این وابستگی ملزم هستی، تو به وابستگی من وابستهای و باید از هر نظر مرا سرشار کنی و چون از هر منظر مرا سرشار نمیکنی پس از هیچ نظر مرا راضی نمیکنی، و من به خاطر همه چیز و هیچ چیز از تو دلخورم، چون به تو وابستهام و چون میخواهم دیگر وابسته نباشم، و چون میخواهم تو به این وابستگی پاسخ دهی…!