کتاب رمان انگلیسی Wind Pinball Two Novels اثر Haruki Murakami توسط انتشارات Fiction به چاپ رسیده است.
کتاب «پینبال بادی دو داستان کوتاه» اثری از نویسنده برجسته ژاپنی، هاروکی موراکامی است که اولین بار در سال ۱۹۷۳ منتشر شد و پس از ۳۰ سال، نسخه انگلیسی آن در دسترس عموم قرار گرفت. داستان «پینبال بادی» حول محور دو مرد جوان میچرخد که توسط یک راوی بینام روایت میشوند. داستانهایی درباره وسواس، تنهایی و امیال درونی که توسط هاروکی موراکامی به زیبایی پرداخته شده و به جذابیت آن افزوده شده است. این کتاب همچنین دارای ضمیمهای است که توسط خود موراکامی نوشته شده و انگیزه او را برای نویسنده شدن شرح میدهد.
در پشت جلد کتاب «پینبال بادی» نوشته شده است:
در آن لحظه، بدون هیچ دلیل مشخصی، ناگهان به ذهنم رسید که میتوانم یک رمان بنویسم.
هنوز هم میتوانم آن احساس را دقیقاً به یاد بیاورم. احساس میکردم چیزی از آسمان آمده است و من آن را به وضوح در دستانم گرفتهام. هیچ ایدهای نداشتم و نمیدانستم چرا این شانس به من داده شد، حتی الان هم نمیدانم.. هر دلیلی که میخواست داشته باشد، شبیه یک وحی بود یا شاید تجلی موسی کلمه بهتری باشد. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که زندگی من در آن لحظه به شدت و به طور مداوم در حال تغییر بود. وقتی دیوید هیلتون زنگ ورزشگاه زیبای جینگو را به صدا درآورد.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب رمان انگلیسی Wind Pinball Two Novels را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب رمان انگلیسی Wind Pinball Two Novels اثر Haruki Murakami توسط انتشارات Fiction به چاپ رسیده است.
کتاب «پینبال بادی دو داستان کوتاه» اثری از نویسنده برجسته ژاپنی، هاروکی موراکامی است که اولین بار در سال ۱۹۷۳ منتشر شد و پس از ۳۰ سال، نسخه انگلیسی آن در دسترس عموم قرار گرفت. داستان «پینبال بادی» حول محور دو مرد جوان میچرخد که توسط یک راوی بینام روایت میشوند. داستانهایی درباره وسواس، تنهایی و امیال درونی که توسط هاروکی موراکامی به زیبایی پرداخته شده و به جذابیت آن افزوده شده است. این کتاب همچنین دارای ضمیمهای است که توسط خود موراکامی نوشته شده و انگیزه او را برای نویسنده شدن شرح میدهد.
در پشت جلد کتاب «پینبال بادی» نوشته شده است:
در آن لحظه، بدون هیچ دلیل مشخصی، ناگهان به ذهنم رسید که میتوانم یک رمان بنویسم.
هنوز هم میتوانم آن احساس را دقیقاً به یاد بیاورم. احساس میکردم چیزی از آسمان آمده است و من آن را به وضوح در دستانم گرفتهام. هیچ ایدهای نداشتم و نمیدانستم چرا این شانس به من داده شد، حتی الان هم نمیدانم.. هر دلیلی که میخواست داشته باشد، شبیه یک وحی بود یا شاید تجلی موسی کلمه بهتری باشد. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که زندگی من در آن لحظه به شدت و به طور مداوم در حال تغییر بود. وقتی دیوید هیلتون زنگ ورزشگاه زیبای جینگو را به صدا درآورد.