کتاب رمان انگلیسی Ruin اثر Gillian Eliza West توسط انتشارات Eliza West به چاپ رسیده است.
اورالیا سولیس 245 سال است که لمس دیگری را احساس نکرده است. بدون اینکه آنها زیر پای او به خاکستر تبدیل شوند. او که توسط نیش یک دیمون نفرین شده است، توسط پدر خواندهاش، کینگ تایفون، به خاطر خیر بزرگتر آئترا ربوده شده است.
پادشاه رنویک بر پادشاهی رقیب Infernis، سرزمین مردگان، حکومت می کند. هنگامی که اورالیا پس از رها شدن قدرت او با نتایج مرگبار از قصر اترا فرار می کند، پتانسیل او را به عنوان یک سلاح تشخیص می دهد و به فرار او کمک می کند.
اورالیا خود را زندانی مردی میبیند که به او آموختهاند که بیشتر از همه از آنها بترسد، و رنویک از این که متوجه میشود این شاهزاده خانم چیزی بیشتر از قدرتهای رامنشدنی او دارد، شگفتزده میشود. علیرغم شکاف رازها و جادویی که بین آنها وجود دارد، رنویک نمی تواند کششی را که نسبت به او احساس می کند انکار کند و اورالیا تلاش می کند تا در برابر فردی که تنها نمی تواند از لمس او جان سالم به در ببرد، مقاومت کند، بلکه هوس می کند.
همانطور که اورالیا حقیقت اصل و نسب خود را کشف می کند و بر جادوی خود مسلط می شود، متوجه می شود که قدرت از بین بردن یا نجات اثرا یا اینفرنیس در دستان اوست. جنگ بین دو پادشاهی در راه است و او باید تصمیم بگیرد که به چه کسی می تواند اعتماد کند و به کدام یک بیشتر می خواهد: قدرت یا عشق.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب رمان انگلیسی Ruin را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب رمان انگلیسی Ruin اثر Gillian Eliza West توسط انتشارات Eliza West به چاپ رسیده است.
اورالیا سولیس 245 سال است که لمس دیگری را احساس نکرده است. بدون اینکه آنها زیر پای او به خاکستر تبدیل شوند. او که توسط نیش یک دیمون نفرین شده است، توسط پدر خواندهاش، کینگ تایفون، به خاطر خیر بزرگتر آئترا ربوده شده است.
پادشاه رنویک بر پادشاهی رقیب Infernis، سرزمین مردگان، حکومت می کند. هنگامی که اورالیا پس از رها شدن قدرت او با نتایج مرگبار از قصر اترا فرار می کند، پتانسیل او را به عنوان یک سلاح تشخیص می دهد و به فرار او کمک می کند.
اورالیا خود را زندانی مردی میبیند که به او آموختهاند که بیشتر از همه از آنها بترسد، و رنویک از این که متوجه میشود این شاهزاده خانم چیزی بیشتر از قدرتهای رامنشدنی او دارد، شگفتزده میشود. علیرغم شکاف رازها و جادویی که بین آنها وجود دارد، رنویک نمی تواند کششی را که نسبت به او احساس می کند انکار کند و اورالیا تلاش می کند تا در برابر فردی که تنها نمی تواند از لمس او جان سالم به در ببرد، مقاومت کند، بلکه هوس می کند.
همانطور که اورالیا حقیقت اصل و نسب خود را کشف می کند و بر جادوی خود مسلط می شود، متوجه می شود که قدرت از بین بردن یا نجات اثرا یا اینفرنیس در دستان اوست. جنگ بین دو پادشاهی در راه است و او باید تصمیم بگیرد که به چه کسی می تواند اعتماد کند و به کدام یک بیشتر می خواهد: قدرت یا عشق.