کتاب رمان انگلیسی On Wings of Blood اثر Briar Boleyn توسط انتشارات Independently published به چاپ رسیده است.
من برای این ثبت نام نکردم
نیمه خواری در مدرسه ای از خون آشام های خون آشام؟ این دستور العذاب است.
من مدرا پندراگون هستم - آخرین اژدها سواران، یا به من می گویند. جالب اینجاست که هیچ اژدهایی باقی نمانده است. نه یک نفر. اما به نوعی، این امر باعث نشد که خونآشامها تصمیم بگیرند که من ارزش گرفتن را دارم. حالا من
در آکادمی Bloodwing گیر کردهام، جایی که highbloods همه چیز را اداره میکنند و مثل من به دنیا میآیند؟ ما فقط خون در رگهای آنها هستیم، پیاده در بازیهای آنها.
اما این حتی بدترین قسمت هم نیست. بلیک دراخارو را وارد کنید. سرد، متکبر، و بسیار زرق و برق دار به نفع خودش. او از همان لحظه ای که با هم آشنا شدیم مرا عذاب می داد و اکنون، به لطف برخی از مراسم باستانی، نامزد
شده ایم. او طوری رفتار می کند که انگار صاحب من است، اما من بدون دعوا نمی روم.
Bloodwing فقط یک مدرسه نیست، بلکه یک میدان جنگ است. افراد خون بالا برای قدرت می جنگند، و اگر شما ضعیف هستید؟ تو مرده ای
بین رقابتهای مرگبار، دروغهایی که میتوانند مرا اعدام کنند و رازی به شکل اژدها که بالای سرم میآید، تنها کاری که باید انجام دهم این است که زنده بمانم. آسان است، درست است؟ به جز اینکه من شروع به فکر می کنم که
خطر واقعی آکادمی نیست - این همان چیزی است که من در این بازی پیچیده قدرت تبدیل می شوم.
و بلیک؟ او ممکن است تنها کسی باشد که مرا از لبه پرت می کند.
آنها فکر می کنند می توانند من را کنترل کنند. آنها فکر می کنند می توانند از من استفاده کنند.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب رمان انگلیسی On Wings of Blood را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب رمان انگلیسی On Wings of Blood اثر Briar Boleyn توسط انتشارات Independently published به چاپ رسیده است.
من برای این ثبت نام نکردم
نیمه خواری در مدرسه ای از خون آشام های خون آشام؟ این دستور العذاب است.
من مدرا پندراگون هستم - آخرین اژدها سواران، یا به من می گویند. جالب اینجاست که هیچ اژدهایی باقی نمانده است. نه یک نفر. اما به نوعی، این امر باعث نشد که خونآشامها تصمیم بگیرند که من ارزش گرفتن را دارم. حالا من
در آکادمی Bloodwing گیر کردهام، جایی که highbloods همه چیز را اداره میکنند و مثل من به دنیا میآیند؟ ما فقط خون در رگهای آنها هستیم، پیاده در بازیهای آنها.
اما این حتی بدترین قسمت هم نیست. بلیک دراخارو را وارد کنید. سرد، متکبر، و بسیار زرق و برق دار به نفع خودش. او از همان لحظه ای که با هم آشنا شدیم مرا عذاب می داد و اکنون، به لطف برخی از مراسم باستانی، نامزد
شده ایم. او طوری رفتار می کند که انگار صاحب من است، اما من بدون دعوا نمی روم.
Bloodwing فقط یک مدرسه نیست، بلکه یک میدان جنگ است. افراد خون بالا برای قدرت می جنگند، و اگر شما ضعیف هستید؟ تو مرده ای
بین رقابتهای مرگبار، دروغهایی که میتوانند مرا اعدام کنند و رازی به شکل اژدها که بالای سرم میآید، تنها کاری که باید انجام دهم این است که زنده بمانم. آسان است، درست است؟ به جز اینکه من شروع به فکر می کنم که
خطر واقعی آکادمی نیست - این همان چیزی است که من در این بازی پیچیده قدرت تبدیل می شوم.
و بلیک؟ او ممکن است تنها کسی باشد که مرا از لبه پرت می کند.
آنها فکر می کنند می توانند من را کنترل کنند. آنها فکر می کنند می توانند از من استفاده کنند.