کتاب دریاچه شیشه ای

کتاب دریاچه شیشه ای نوشته مائیو بنچی با ترجمه قدسی گلریز توسط انتشارات کوهسار، روزگار با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.

کتاب دریاچه شیشه ای، رمانی ست زیبا و خواندنی از مائیو بنچی که به اتفاقات زندگی زنی به نام هلن می پردازد؛ او در جوانی عاشق مردی مسئولیت ناپذیر به نام لوئیس می شود. این رمان از چنان جذابیت بی همتایی برخوردار است که تمایلی به تمام کردنش نخواهید داشت. مائیو بنچی که با عواطف و مسایل زنان به خوبی آشنا است در این اثر آرزوها، رویاها و احساسات و علایق یک زن معمولی را به زیبایی ترسیم کرده است.


از مدرسه تا خانه خیلی کارها بود که آن ها می توانستند انجام بدهند. این ویژگی مربوط می شد به زندگی در جایی چون «لوف گلاس». شهری کوچک در دورافتاده ترین بخش ساحلی یک دریاچه ی بزرگ. با این که بزرگترین دریاچه ی ایرلند نبود، خیلی بزرگ بود. به غیر از روزهای صاف و آفتابی، کسی نمی توانست ساحل مقابل را ببیند. مردم به آن دریاچه ی شیشه ای می گفتند که البته مفهوم حقیقی آن دریاچه ی سبز بود. تمام بچه ها این را می دانستند. گاهی اوقات دریاچه مانند آینه می درخشید. 
 به اعتقاد مردم لوف گلاس اگر کسی شب عید «اگنس مقدس» هنگام غروب آفتاب به کنار دریاچه می رفت و به آن نگاه می کرد، می توانست آینده اش را در آن ببیند. کیت و کلایو هیچ وقت به این چیزها فکر نمی کردند. آینده؟ آینده برای آن ها فردا بود، یا پس فردا. اما به هر حال دختران خل وضع و کسان دیگری که سن آن ها به حدود بیست می رسید وقت غروب آفتاب به کنار دریاچه می رفتند و با هل دادن دیگران سعی می کردند از لابه لای جمعیت به دریاچه برسند و آینده ی خود را در آن ببینند. گویی هر چیزی را می شد در آب دید، به غیر از انعکاس تصویر خودشان و دیگران را. 
 بعضی اوقات هنگام بازگشت به خانه، کیت و کلایو سری به داروخانه ی مک ماهون می زدند تا پدر کیت را ببینند. به این امید که آب نباتی هم از ظرف مخصوص به آن ها تعارف شود. گاهی به اسکله ی چوبی که به سمت دریاچه پیش رفته بود، می رفتند تا ماهیگیرانی را که با صیدهایشان برمی گشتند تماشا کنند. بعضی وقت ها سری به زمین گلف می زدند و اگر توپی گم شده بود پیدا می کردند و آن را به بهای ناچیزی به گلف بازان می فروختند. 
  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
895,000
٪20
716,000 تومان
توضیحات

کتاب دریاچه شیشه ای نوشته مائیو بنچی با ترجمه قدسی گلریز توسط انتشارات کوهسار، روزگار با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.

کتاب دریاچه شیشه ای، رمانی ست زیبا و خواندنی از مائیو بنچی که به اتفاقات زندگی زنی به نام هلن می پردازد؛ او در جوانی عاشق مردی مسئولیت ناپذیر به نام لوئیس می شود. این رمان از چنان جذابیت بی همتایی برخوردار است که تمایلی به تمام کردنش نخواهید داشت. مائیو بنچی که با عواطف و مسایل زنان به خوبی آشنا است در این اثر آرزوها، رویاها و احساسات و علایق یک زن معمولی را به زیبایی ترسیم کرده است.


از مدرسه تا خانه خیلی کارها بود که آن ها می توانستند انجام بدهند. این ویژگی مربوط می شد به زندگی در جایی چون «لوف گلاس». شهری کوچک در دورافتاده ترین بخش ساحلی یک دریاچه ی بزرگ. با این که بزرگترین دریاچه ی ایرلند نبود، خیلی بزرگ بود. به غیر از روزهای صاف و آفتابی، کسی نمی توانست ساحل مقابل را ببیند. مردم به آن دریاچه ی شیشه ای می گفتند که البته مفهوم حقیقی آن دریاچه ی سبز بود. تمام بچه ها این را می دانستند. گاهی اوقات دریاچه مانند آینه می درخشید. 
 به اعتقاد مردم لوف گلاس اگر کسی شب عید «اگنس مقدس» هنگام غروب آفتاب به کنار دریاچه می رفت و به آن نگاه می کرد، می توانست آینده اش را در آن ببیند. کیت و کلایو هیچ وقت به این چیزها فکر نمی کردند. آینده؟ آینده برای آن ها فردا بود، یا پس فردا. اما به هر حال دختران خل وضع و کسان دیگری که سن آن ها به حدود بیست می رسید وقت غروب آفتاب به کنار دریاچه می رفتند و با هل دادن دیگران سعی می کردند از لابه لای جمعیت به دریاچه برسند و آینده ی خود را در آن ببینند. گویی هر چیزی را می شد در آب دید، به غیر از انعکاس تصویر خودشان و دیگران را. 
 بعضی اوقات هنگام بازگشت به خانه، کیت و کلایو سری به داروخانه ی مک ماهون می زدند تا پدر کیت را ببینند. به این امید که آب نباتی هم از ظرف مخصوص به آن ها تعارف شود. گاهی به اسکله ی چوبی که به سمت دریاچه پیش رفته بود، می رفتند تا ماهیگیرانی را که با صیدهایشان برمی گشتند تماشا کنند. بعضی وقت ها سری به زمین گلف می زدند و اگر توپی گم شده بود پیدا می کردند و آن را به بهای ناچیزی به گلف بازان می فروختند. 
مشخصات
  • ناشر
    بازتاب، کوهسار, روزگار
  • نویسنده
    مائیو بنچی
  • مترجم
    قدسی گلریز
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    زرکوب
  • سال چاپ
    1403
  • نوبت چاپ
    هفدهم
  • تعداد صفحات
    992
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش