کتاب بنیان های آموزش موسیقی نوشته ادگار ویلمز ترجمه مهران پورمندان توسط انتشارات افکار به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: هنر، موسیقی، آموزشی موسیقی، تاریخ هنر
در ابتدای آموزش موسیقی، به هیچ وجه نباید بیش از اندازه شکوفههای تازه شکفته را مورد مراقبت و وسواس قرار داد. از نتایج به دست آمده سطحی نیز، به ویژه نتایجی که از نوازندگی ساز به دست میآیند میبایست دوری جست. در حقیقت پیشرفت در تکنیک نوازندگی بدون موزیکالیته، به مثابه گیاهی است که ریشههایش توانایی تأمین غذای گلهای خود را ندارد. بدینترتیب هنرجویان حساستر، احساس میکنند که کاری را انجام میدهند که بیشتر از حد توان آنهاست و به همین دلیل اغلب تا جزییترین موارد محتاج مربی هستند. بنابراین، در این نوع آموزش، بیشتر راست و ریس کردن مواد آموزشی مهم میگردد تا خود آموزش.
بسیار مهم است که کودک قبل از آنکه عوامل موسیقایی را به صورت آگاهانه بشناسد، با آنها زندگی کرده باشد. ما به جرئت میگوییم که بخش غمانگیز آموزش و به هر حال مشکل عظیم آن، در چگونگی گذر از زندگی غریزی و طبیعی به زندگی آگاهانه و شعوری، نهفته است. این برزخ که در تمام مراحل آموزشی وجود دارد میبایست به طور طبیعی منجر به سه مرحله تکاملی خود یعنی مرحله ناخودآگاه، سرآغاز خودآگاهی و مرحله آگاهانه بشود. یا به عبارت دیگر، بتواند فرآیند ناخودآگاهی، مرحله تجزیه و تحلیلگری و فرایند خودآگاهی را به طور کامل به سرانجام برساند
کتاب بنیان های آموزش موسیقی نوشته ادگار ویلمز ترجمه مهران پورمندان توسط انتشارات افکار به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: هنر، موسیقی، آموزشی موسیقی، تاریخ هنر
در ابتدای آموزش موسیقی، به هیچ وجه نباید بیش از اندازه شکوفههای تازه شکفته را مورد مراقبت و وسواس قرار داد. از نتایج به دست آمده سطحی نیز، به ویژه نتایجی که از نوازندگی ساز به دست میآیند میبایست دوری جست. در حقیقت پیشرفت در تکنیک نوازندگی بدون موزیکالیته، به مثابه گیاهی است که ریشههایش توانایی تأمین غذای گلهای خود را ندارد. بدینترتیب هنرجویان حساستر، احساس میکنند که کاری را انجام میدهند که بیشتر از حد توان آنهاست و به همین دلیل اغلب تا جزییترین موارد محتاج مربی هستند. بنابراین، در این نوع آموزش، بیشتر راست و ریس کردن مواد آموزشی مهم میگردد تا خود آموزش.
بسیار مهم است که کودک قبل از آنکه عوامل موسیقایی را به صورت آگاهانه بشناسد، با آنها زندگی کرده باشد. ما به جرئت میگوییم که بخش غمانگیز آموزش و به هر حال مشکل عظیم آن، در چگونگی گذر از زندگی غریزی و طبیعی به زندگی آگاهانه و شعوری، نهفته است. این برزخ که در تمام مراحل آموزشی وجود دارد میبایست به طور طبیعی منجر به سه مرحله تکاملی خود یعنی مرحله ناخودآگاه، سرآغاز خودآگاهی و مرحله آگاهانه بشود. یا به عبارت دیگر، بتواند فرآیند ناخودآگاهی، مرحله تجزیه و تحلیلگری و فرایند خودآگاهی را به طور کامل به سرانجام برساند