کتاب آندری تارکوفسکی و راهش

کتاب آندری تارکوفسکی و راهش نوشته آندری تارکوفسکی ترجمه مهران سپهران توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: هنر، سینما، نقد و بررسی فیلم

تدوین، در تحلیل نهایی، شکل ایده آل چسباندن پلان هاست، اما همین شکل ایده آل، حال دیگر سرشار از مواد اولیه ی سینمایی شده است؛ مواد اولیه ای که درون پلان های فیلم فیلم برداری شده نهفته است. درست و با قاعده تدوین کردن فیلم و پیدا کردن شکل تدوین ایده آل یعنی عدم مزاحمت صحنه های مختلف در اتصال به یکدیگر. چون در این شرایط به نظر می رسد این صحنه ها از قبل خود به خود به هم تدوین شده اند، درون آن ها قانونی وجود دارد که حس می شود و در انطباق با این قانون می توان این یا آن پلان را برش داد و به این یا آن پلان دیگر چسباند. احساس قانون تناسب و ربط پلان ها در پاره ای موارد اصلا کار ساده ای نیست. (به خصوص وقتی که صحنه به دقت فیلم برداری نشده باشد) در آن صورت، پشت میز تدوین نه تنها اتصال مکانیکی صورت نمی گیرد، بلکه روند آزار دهنده ی یافتن راهی برای اتصال قطعات، هر لحظه آن چه را که هنگام فیلم برداری متریال برای اتصال پلان ها فکر کرده ایم، از چشم می اندازد.

بخشی از متن کتاب

آن‌چه در وضعیت سینمای معاصر دغدغهٔ فکری من است، این است که سینماتوگراف چه هنری‌ست؟ سینما به‌طور عمومی به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی ـ هنری، چه جایگاهی دارد؟ پس سؤال بر سر تمایلات و گرایش‌های معاصر است. سینما ظرف مدت ده سال‌گسترش و رشد یافت و قوانین خود را تدوین کرد. زندگی درونی انسان را آشکار کرد و فرهنگ و شیوه‌های بیانی خود را ایجاد کرد. تعجب از این است که چرا چیزی بیشتر ابداع نکرد و نیندوخت و خوب را از بد جدا نکرد. سینماتوگراف توانایی به‌وجود آوردن آثاری همپایهٔ مفاهیم رمان‌های تولستوی و داستایفسکی را در قرن نوزدهم دارد. حتا اعتقاد دارم سینما در عصر ما سطح فرهنگ کشورمان را از هر وسیله‌ای بهتر می‌تواند بیان کند؛ همان‌طور که در دوران باستان درام این وظیفه را برعهده داشت. جای بسی تأسف است که بعضی کشورها به این امر واقف نیستند، سینماتوگراف را نادیده می‌انگارند و آن را به نابودی هدایت می‌کنند. سینما در غرب دیگر تغییر ماهیت داده و به وسیله‌ای برای ارائهٔ مسائل عامه‌پسند، ژورنالیسم و هر چیز دیگری تبدیل شده که بتوان در سینما نشانش داد. نتیجهٔ فراگیر شدن سینما چه بود؟ چه آثاری ساخته شد: چیزی در سطح آثار کمیک‌استریپ؟

در سینماتوگراف خودمان، شوروی، این امر متعجبم می‌کند که چرا نمی‌خواهیم (یا چه کسی نمی‌خواهد؟) سینماتوگراف ما در جهان در صدر باشد،‌ چرا خودمان از ایفای نقش رهبری جهان‌بینانهٔ سینماتوگراف جهانی سر باز می‌زنیم؟

ماندن در سطح حرفه‌ای‌گری ما را اسیر می‌کند و از موضوع اصلی دور می‌افتیم. جواب این مسئله مثل هر چیز دیگری به‌طور کلی به گردن قرن و روزگار می‌افتد. در دوران رنسانس مدرسه‌هایی وجود داشت که استادان هنر، دانشجویان‌شان را به ورز دادن گِل، آماده کردن کرباس برای نقاشی، ساییدن مواد و رنگ درست کردن، ترکیب آن‌ها و شفاف کردن‌شان می‌گماردند. هنرآموز پیوسته تعقیب‌گر همهٔ مراحل بود و همهٔ پله‌هایی را که در مکتب استاد وجود داشت، یکی‌یکی بالا می‌رفت؛ از پایین‌ترین سطح به‌سمت بالا. این قضیه دیگر سال‌هاست که وجود ندارد.

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • ناموجود
ناموجود
توضیحات

کتاب آندری تارکوفسکی و راهش نوشته آندری تارکوفسکی ترجمه مهران سپهران توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: هنر، سینما، نقد و بررسی فیلم

تدوین، در تحلیل نهایی، شکل ایده آل چسباندن پلان هاست، اما همین شکل ایده آل، حال دیگر سرشار از مواد اولیه ی سینمایی شده است؛ مواد اولیه ای که درون پلان های فیلم فیلم برداری شده نهفته است. درست و با قاعده تدوین کردن فیلم و پیدا کردن شکل تدوین ایده آل یعنی عدم مزاحمت صحنه های مختلف در اتصال به یکدیگر. چون در این شرایط به نظر می رسد این صحنه ها از قبل خود به خود به هم تدوین شده اند، درون آن ها قانونی وجود دارد که حس می شود و در انطباق با این قانون می توان این یا آن پلان را برش داد و به این یا آن پلان دیگر چسباند. احساس قانون تناسب و ربط پلان ها در پاره ای موارد اصلا کار ساده ای نیست. (به خصوص وقتی که صحنه به دقت فیلم برداری نشده باشد) در آن صورت، پشت میز تدوین نه تنها اتصال مکانیکی صورت نمی گیرد، بلکه روند آزار دهنده ی یافتن راهی برای اتصال قطعات، هر لحظه آن چه را که هنگام فیلم برداری متریال برای اتصال پلان ها فکر کرده ایم، از چشم می اندازد.

بخشی از متن کتاب

آن‌چه در وضعیت سینمای معاصر دغدغهٔ فکری من است، این است که سینماتوگراف چه هنری‌ست؟ سینما به‌طور عمومی به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی ـ هنری، چه جایگاهی دارد؟ پس سؤال بر سر تمایلات و گرایش‌های معاصر است. سینما ظرف مدت ده سال‌گسترش و رشد یافت و قوانین خود را تدوین کرد. زندگی درونی انسان را آشکار کرد و فرهنگ و شیوه‌های بیانی خود را ایجاد کرد. تعجب از این است که چرا چیزی بیشتر ابداع نکرد و نیندوخت و خوب را از بد جدا نکرد. سینماتوگراف توانایی به‌وجود آوردن آثاری همپایهٔ مفاهیم رمان‌های تولستوی و داستایفسکی را در قرن نوزدهم دارد. حتا اعتقاد دارم سینما در عصر ما سطح فرهنگ کشورمان را از هر وسیله‌ای بهتر می‌تواند بیان کند؛ همان‌طور که در دوران باستان درام این وظیفه را برعهده داشت. جای بسی تأسف است که بعضی کشورها به این امر واقف نیستند، سینماتوگراف را نادیده می‌انگارند و آن را به نابودی هدایت می‌کنند. سینما در غرب دیگر تغییر ماهیت داده و به وسیله‌ای برای ارائهٔ مسائل عامه‌پسند، ژورنالیسم و هر چیز دیگری تبدیل شده که بتوان در سینما نشانش داد. نتیجهٔ فراگیر شدن سینما چه بود؟ چه آثاری ساخته شد: چیزی در سطح آثار کمیک‌استریپ؟

در سینماتوگراف خودمان، شوروی، این امر متعجبم می‌کند که چرا نمی‌خواهیم (یا چه کسی نمی‌خواهد؟) سینماتوگراف ما در جهان در صدر باشد،‌ چرا خودمان از ایفای نقش رهبری جهان‌بینانهٔ سینماتوگراف جهانی سر باز می‌زنیم؟

ماندن در سطح حرفه‌ای‌گری ما را اسیر می‌کند و از موضوع اصلی دور می‌افتیم. جواب این مسئله مثل هر چیز دیگری به‌طور کلی به گردن قرن و روزگار می‌افتد. در دوران رنسانس مدرسه‌هایی وجود داشت که استادان هنر، دانشجویان‌شان را به ورز دادن گِل، آماده کردن کرباس برای نقاشی، ساییدن مواد و رنگ درست کردن، ترکیب آن‌ها و شفاف کردن‌شان می‌گماردند. هنرآموز پیوسته تعقیب‌گر همهٔ مراحل بود و همهٔ پله‌هایی را که در مکتب استاد وجود داشت، یکی‌یکی بالا می‌رفت؛ از پایین‌ترین سطح به‌سمت بالا. این قضیه دیگر سال‌هاست که وجود ندارد.

مشخصات
  • ناشر
    چشمه
  • نویسنده
    آندری تارکوفسکی
  • مترجم
    مهران سپهران
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1399
  • نوبت چاپ
    سوم
  • تعداد صفحات
    184
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش