درباره کتاب کابوس سپید
رمان ایرانى چاپ اول محور اصلی داستان حول تحلیل شخصیت دختری جوان میگذرد که بعد ازمرگ تنها پشتوانه خود یعنی نامادری اش پی یافتن پدر ومادر حقیقی خود میرود وبامسائل ومخاطرات گوناگون روبرو میشود.فشار فقر ونداشتن حامی ،یکی ازدوستانش را برآن می دارد که اورا بازنی پلید وفاشد آشنا کند وبا دادن وعده های فریب دهنده به تن فروشی ترغیبش کند .
دخترجوان خود دار می ماند وآلوده نمیشود وپس از استخدام در یک شرکت با پسری جوان وجذاب آشنا میشود وسخت دلباخته او میگردد.مرد جوان پیشنهاد صیغه را مطرح میکند و وقتی در مقابل سرسختی دخترک قرار میگیرد با شرط به اینکه ازدواجشان باید تاشش ماه ازخانواده پسرمخفی نگه داشته شود ،اورا به عقد دائم خود در می آورد .این ازدواج برای دخترک همچون رویای شگفت انگیزمی نماید ودرعین حال رنج وعذاب زیادی را بهمراه دارد .
شک ودودلی وعدم اعتماد به شوهر ومخصوصا ترس از فروپاشی زندگی ،اورا ازلحاظ روانی افسرده وبیمار میکند در آخر کاریعنی زمانی که پدر ومادر حقیقی خود را پیدا میکند وازهمه کس بی نیاز میشود ،احساس گنگ وغریبی به سراغش می آید وفکر میکند وقت آن رسیده تا تلافی تمام رنج ها وسرخوردگی هایی که شوهرش باعث وبانی آن بوده را تلافی کند .همین حس نفرت ومیل به انتقام هم برای او رنج شگرفی را به همراه می آورد ودخترجوان سر دو راهی می ماند که ببخشد یا با بی رحمی تلافی کند
درباره کتاب کابوس سپید
رمان ایرانى چاپ اول محور اصلی داستان حول تحلیل شخصیت دختری جوان میگذرد که بعد ازمرگ تنها پشتوانه خود یعنی نامادری اش پی یافتن پدر ومادر حقیقی خود میرود وبامسائل ومخاطرات گوناگون روبرو میشود.فشار فقر ونداشتن حامی ،یکی ازدوستانش را برآن می دارد که اورا بازنی پلید وفاشد آشنا کند وبا دادن وعده های فریب دهنده به تن فروشی ترغیبش کند .
دخترجوان خود دار می ماند وآلوده نمیشود وپس از استخدام در یک شرکت با پسری جوان وجذاب آشنا میشود وسخت دلباخته او میگردد.مرد جوان پیشنهاد صیغه را مطرح میکند و وقتی در مقابل سرسختی دخترک قرار میگیرد با شرط به اینکه ازدواجشان باید تاشش ماه ازخانواده پسرمخفی نگه داشته شود ،اورا به عقد دائم خود در می آورد .این ازدواج برای دخترک همچون رویای شگفت انگیزمی نماید ودرعین حال رنج وعذاب زیادی را بهمراه دارد .
شک ودودلی وعدم اعتماد به شوهر ومخصوصا ترس از فروپاشی زندگی ،اورا ازلحاظ روانی افسرده وبیمار میکند در آخر کاریعنی زمانی که پدر ومادر حقیقی خود را پیدا میکند وازهمه کس بی نیاز میشود ،احساس گنگ وغریبی به سراغش می آید وفکر میکند وقت آن رسیده تا تلافی تمام رنج ها وسرخوردگی هایی که شوهرش باعث وبانی آن بوده را تلافی کند .همین حس نفرت ومیل به انتقام هم برای او رنج شگرفی را به همراه می آورد ودخترجوان سر دو راهی می ماند که ببخشد یا با بی رحمی تلافی کند
