کتاب نامیرا

کتاب نامیرا نوشته صادق کرمیار, توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات فارسی، داستان های فارسی، داستان های مذهبی

چرا امام حسین ناگهان در صحنه کربلا تنها شدند؟ چرا همان ها که با نامه های التماس آمیز خود از ایشان دعوت کرده بودند، به جای دست بیعت، شمشیرهای شقاوت از نیام جهالت آمیز برکشیدند؟ راز و رمز دگردیسی مردم کوفه چه بود؟ آیا از ابتدا دروغ گفته بودند یا در عرصه های پر مخاطره و بحبوبه حوادث، کم آوردند و ب پیمان خویش پا نهادند؟ چرا از میان یک لشکر و سپاه یکی حر درآمد و دیگری ابن سعد؟

چرا امام حسین با این که مردم کوفه را می شناختند باز هم دعوت آنان را پذیرفتند و با همه خاندان گرامی شان به کوفه ذفتند چگونه امکان دارد مردمی که با شورو و اشتیاق امام را به کوفه دعوت می کنند در مدتی اندک یا در مقابل ایشان شمشیر می زنند یا شرمنده و ترسان فرار می کنند تا چشم در چشم امام نشوند. پاسخ بسیاری از معماهای عاشورا و کربلا را می توانید در رمان تاریخی و تحلیلی نامیرا پیدا کنید.

    • بخشی از متن

چند تن دیگر از بزرگان کوفه به جمع خانهٔ مختار اضافه شده بودند. پیدا بود بحث بالا گرفته و هر کس نظری می‌داد. مسلم هم‌چنان با توجه و دقت به حرف‌ها گوش می‌داد. ابوثمامه گفت:

«نگرانی عمرو و شبث نیز بجاست. من هم می‌گویم، تا یزید بر تخت خویش به خود نیامده، فرصت اندیشیدن به کوفه را از او بگیریم.»

شبث گفت: «ترس من از مخالفت مختار این است که به خاطر خویشاوندی با نعمان احتیاط کند.»

عمرو گفت: «مذحج هیچ خویشاوندی با نعمان و بنی‌امیه ندارد؛ و اگر مسلم‌بن‌عقیل به خانهٔ من وارد می‌شد، در یاری او تردید نمی‌کردم و بی‌درنگ نعمان را از تخت به زیر می‌کشیدم.»

مختار گفت: «مسلم‌بن‌عقیل مهمان من است، نه در بند من! مرا به خاطر خویشاوندی با نعمان نیز متهم نکنید که اگر هم اکنون مسلم فرمان دهد، شبانه نعمان را از کوفه بیرون می‌کنم.»........

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
310,000 تومان
توضیحات

کتاب نامیرا نوشته صادق کرمیار, توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات فارسی، داستان های فارسی، داستان های مذهبی

چرا امام حسین ناگهان در صحنه کربلا تنها شدند؟ چرا همان ها که با نامه های التماس آمیز خود از ایشان دعوت کرده بودند، به جای دست بیعت، شمشیرهای شقاوت از نیام جهالت آمیز برکشیدند؟ راز و رمز دگردیسی مردم کوفه چه بود؟ آیا از ابتدا دروغ گفته بودند یا در عرصه های پر مخاطره و بحبوبه حوادث، کم آوردند و ب پیمان خویش پا نهادند؟ چرا از میان یک لشکر و سپاه یکی حر درآمد و دیگری ابن سعد؟

چرا امام حسین با این که مردم کوفه را می شناختند باز هم دعوت آنان را پذیرفتند و با همه خاندان گرامی شان به کوفه ذفتند چگونه امکان دارد مردمی که با شورو و اشتیاق امام را به کوفه دعوت می کنند در مدتی اندک یا در مقابل ایشان شمشیر می زنند یا شرمنده و ترسان فرار می کنند تا چشم در چشم امام نشوند. پاسخ بسیاری از معماهای عاشورا و کربلا را می توانید در رمان تاریخی و تحلیلی نامیرا پیدا کنید.

    • بخشی از متن

چند تن دیگر از بزرگان کوفه به جمع خانهٔ مختار اضافه شده بودند. پیدا بود بحث بالا گرفته و هر کس نظری می‌داد. مسلم هم‌چنان با توجه و دقت به حرف‌ها گوش می‌داد. ابوثمامه گفت:

«نگرانی عمرو و شبث نیز بجاست. من هم می‌گویم، تا یزید بر تخت خویش به خود نیامده، فرصت اندیشیدن به کوفه را از او بگیریم.»

شبث گفت: «ترس من از مخالفت مختار این است که به خاطر خویشاوندی با نعمان احتیاط کند.»

عمرو گفت: «مذحج هیچ خویشاوندی با نعمان و بنی‌امیه ندارد؛ و اگر مسلم‌بن‌عقیل به خانهٔ من وارد می‌شد، در یاری او تردید نمی‌کردم و بی‌درنگ نعمان را از تخت به زیر می‌کشیدم.»

مختار گفت: «مسلم‌بن‌عقیل مهمان من است، نه در بند من! مرا به خاطر خویشاوندی با نعمان نیز متهم نکنید که اگر هم اکنون مسلم فرمان دهد، شبانه نعمان را از کوفه بیرون می‌کنم.»........

مشخصات
  • ناشر
    کتاب نیستان
  • نویسنده
    صادق کرمیار
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1402
  • نوبت چاپ
    سی و هشتم
  • تعداد صفحات
    236
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش