کتاب مبانی انسان شناسی نوشته منصور منصوری مقدم, توسط انتشارات ساکو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: علوم اجتماعی، مردم شناسی، جمعیت شناسی، جامعه شناسی
انسانشناسی یا به عبارتی دیگر همان مردمشناسی، بخشی از علوم اجتماعی و علمی گسترده در خصوص توضیح ابعاد وجودی انسان است که حوزه گستردهای از فرهنگ تا تاریخ تکامل انسان را در بر میگیرد و رویکرد ویژهای به موضوع فرهنگ دارد. انسانشناسی با پذیرش این اصل که نقش فرهنگ در ساختارهای اجتماعی نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای است، به مطالعه فرهنگ در جوامع مختلف و در زمانها و مکانهای متفاوت میپردازد به عبارت دیگر، کار انسانشناسی عمدتاً بررسی ظهور، تحول و تأثیر فرهنگ در زندگی آدمی است. انسانشناسی در پی آن است تا تنوعات وسیع آداب و رسوم و صور گوناگون حیات اجتماعی را مخصوصاً در بین مردمی که دارای تکنولوژی ابتدایی هستند، با روشی علمی به تحلیل کشد.
همچنین، مطالعه عمیق مقولات اجتماعی چون تکنولوژی یا فرهنگ مادی و پویش اقتصادی، مؤسسات اجتماعی، زندگی زناشویی، نهاد دین، دولت، هنر، جادو، تواناییها، تنوع رفتار و شکلپذیری طبع انسانی را بر عهده میگیرد و در مطالعات خود از دادهها و اطلاعات مردمنگاری کمک میگیرد. آغاز پیدایش این علم به صورت رسمی و دانشگاهی آن را، باید در نیمه قرن نوزدهم قرار داد. در این زمان است که برای نخستین بار با ظهور گروهی از نهادها روبهرو میشویم که تلاش میکنند از مجموعه دادههای گردآوری شده به وسیله جهانگردان، میسیونرها و فاتحان از یک سو و مجموعه تفکرات فلسفی و اجتماعی گروهی از اندیشمندان اروپایی درباره آن دادهها و درباره ذات و سرنوشت انسان از سوی دیگر، دست به تألیف زده و علمی تازه را به وجود بیاورند. انسانشناسی در راستای بررسی گوناگونی فرهنگی و زیستشناختی انسان، با پرسشهای عمدهای درباره وجود بشر روبهرو میشود و به آنها میاندیشد. برای نمونه، ما از راه بررسی استخوانها و ابزارهای باستانی، از رازهای خاستگاههای بشر سر در میآوریم. انسان اندیشهگر کی از کجا پیدا شد؟ نوع ما چگونه دگرگون شده است؟ هم اکنون ما چه هستیم و ره به کجا میبریم؟....
کتاب مبانی انسان شناسی نوشته منصور منصوری مقدم, توسط انتشارات ساکو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: علوم اجتماعی، مردم شناسی، جمعیت شناسی، جامعه شناسی
انسانشناسی یا به عبارتی دیگر همان مردمشناسی، بخشی از علوم اجتماعی و علمی گسترده در خصوص توضیح ابعاد وجودی انسان است که حوزه گستردهای از فرهنگ تا تاریخ تکامل انسان را در بر میگیرد و رویکرد ویژهای به موضوع فرهنگ دارد. انسانشناسی با پذیرش این اصل که نقش فرهنگ در ساختارهای اجتماعی نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای است، به مطالعه فرهنگ در جوامع مختلف و در زمانها و مکانهای متفاوت میپردازد به عبارت دیگر، کار انسانشناسی عمدتاً بررسی ظهور، تحول و تأثیر فرهنگ در زندگی آدمی است. انسانشناسی در پی آن است تا تنوعات وسیع آداب و رسوم و صور گوناگون حیات اجتماعی را مخصوصاً در بین مردمی که دارای تکنولوژی ابتدایی هستند، با روشی علمی به تحلیل کشد.
همچنین، مطالعه عمیق مقولات اجتماعی چون تکنولوژی یا فرهنگ مادی و پویش اقتصادی، مؤسسات اجتماعی، زندگی زناشویی، نهاد دین، دولت، هنر، جادو، تواناییها، تنوع رفتار و شکلپذیری طبع انسانی را بر عهده میگیرد و در مطالعات خود از دادهها و اطلاعات مردمنگاری کمک میگیرد. آغاز پیدایش این علم به صورت رسمی و دانشگاهی آن را، باید در نیمه قرن نوزدهم قرار داد. در این زمان است که برای نخستین بار با ظهور گروهی از نهادها روبهرو میشویم که تلاش میکنند از مجموعه دادههای گردآوری شده به وسیله جهانگردان، میسیونرها و فاتحان از یک سو و مجموعه تفکرات فلسفی و اجتماعی گروهی از اندیشمندان اروپایی درباره آن دادهها و درباره ذات و سرنوشت انسان از سوی دیگر، دست به تألیف زده و علمی تازه را به وجود بیاورند. انسانشناسی در راستای بررسی گوناگونی فرهنگی و زیستشناختی انسان، با پرسشهای عمدهای درباره وجود بشر روبهرو میشود و به آنها میاندیشد. برای نمونه، ما از راه بررسی استخوانها و ابزارهای باستانی، از رازهای خاستگاههای بشر سر در میآوریم. انسان اندیشهگر کی از کجا پیدا شد؟ نوع ما چگونه دگرگون شده است؟ هم اکنون ما چه هستیم و ره به کجا میبریم؟....