کتاب فروش خیابان ادوارد براون مجموعه داستان به هم پیوسته

کتاب فروش خیابان ادوارد براون (مجموعه داستان به هم پیوسته) نوشته محسن پوررمضانی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی

مجموعه ای از دوازده داستان طنز با عنوان های مختلف است که به صورت به هم پیوسته و در قالب خاطره نوشته شده. این کتاب، داستان کتاب فروشی ست که در فرودین ۱۳۹۳ کتاب فروشی جدیدی در خیابان ادوارد براون تهران افتتاح و تلاش می کند تا با شیوه های مختلف به آدم ها کتاب بفروشد، اما موفق نمی شود.

محسن پوررمضانی نویسنده ی اثر درباره ی این کتاب می گوید: «وقتی در مجله ی خط خطی طنز می نوشتم دنبال راهی بودم که بتوانم کتاب خوانی را ترویج بدهم و به مخاطب های مجله کتاب معرفی کنم. همیشه به نظرم معرفی کتاب ها خیلی خشک و رسمی بودند و جذابیت نداشتند. برای همین تصمیم گرفتم در هر شماره یک داستان طنز بنویسم و در لابه لای داستان هایم کتاب هایی را که دوست دارم، معرفی کنم. اسم آن صفحه را گذاشتم “خاطرات یک کتاب فروش” و با اسم مستعار “استراگون” می نوشتم. استراگون یکی از شخصیت های کتاب “در انتظار گودو” بود که به همراه ولادیمیر بیهوده منتظر آمدن گودو هستند و گودو برای من نماد همان مشتری بود که قرار بود به کتاب فروشی بیاید و کتابی بخرد و هرگز نمی آمد.»

وی در ادامه می گوید: «حدود یک سال و نیم، هر ماه داستان این کتاب فروشی را روایت می کردم. بعد از تمام شدنش از داستان های این مجموعه به عنوان خمیر مایه ا ی برای نوشتن کتابم استفاده کردم و باز هم حدود یک سال و نیم طول کشید تا برخی از داستان های قبلی را بازنویسی کنم و داستان های جدیدی به آن اضافه کنم. اسم کتاب را هم عوض کردم. یکی از دلایلش هم این بود که سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ توی خیابان ادوارد براون کتاب فروش بودم و بعضی از توصیف های کتاب مربوط به تجربه ی کتاب فروشی ام در آن سال است.»

بخشی از متن کتاب

می‌خواهم با کتاب‌ها تنها باشم. کرکره را پایین می‌کشم و در مغازه را می‌بندم. دوست دارم با کتاب‌ها حرف بزنم و بگویم توی این مدت چقدر دوست‌شان داشته‌ام، ولی به‌جای این کار از پوشه‌ی musik film آهنگ فیلم زوربای یونانی را پخش می‌کنم و صدای بلندگوی کامپیوتر را بالا می‌برم. مثل آنتونی کوئین دست‌هایم را باز می‌کنم و هم‌ریتم با آهنگ پاهایم را عقب و جلو می‌برم. صدای دست زدن کتاب‌ها بلند می‌شود. همینگوی، جویس، سلینجر، آستین، بردبری،‌ سروانتس، ‌فالاچی،‌ برونته و بقیه‌‌ی نویسنده‌ها می‌آیند وسط کتاب‌فروشی و هر کدام یک دور می‌رقصند و برمی‌گردند توی کتاب‌هایشان تا جا برای نویسنده‌های جدید باز شود. حافظ و سعدی و چند نویسنده‌ی ایرانی را هم می‌بینم که ته مغازه روی صندلی نشسته‌اند و فقط دست می‌زنند.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
55,000
٪12
48,400 تومان
توضیحات

کتاب فروش خیابان ادوارد براون (مجموعه داستان به هم پیوسته) نوشته محسن پوررمضانی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی

مجموعه ای از دوازده داستان طنز با عنوان های مختلف است که به صورت به هم پیوسته و در قالب خاطره نوشته شده. این کتاب، داستان کتاب فروشی ست که در فرودین ۱۳۹۳ کتاب فروشی جدیدی در خیابان ادوارد براون تهران افتتاح و تلاش می کند تا با شیوه های مختلف به آدم ها کتاب بفروشد، اما موفق نمی شود.

محسن پوررمضانی نویسنده ی اثر درباره ی این کتاب می گوید: «وقتی در مجله ی خط خطی طنز می نوشتم دنبال راهی بودم که بتوانم کتاب خوانی را ترویج بدهم و به مخاطب های مجله کتاب معرفی کنم. همیشه به نظرم معرفی کتاب ها خیلی خشک و رسمی بودند و جذابیت نداشتند. برای همین تصمیم گرفتم در هر شماره یک داستان طنز بنویسم و در لابه لای داستان هایم کتاب هایی را که دوست دارم، معرفی کنم. اسم آن صفحه را گذاشتم “خاطرات یک کتاب فروش” و با اسم مستعار “استراگون” می نوشتم. استراگون یکی از شخصیت های کتاب “در انتظار گودو” بود که به همراه ولادیمیر بیهوده منتظر آمدن گودو هستند و گودو برای من نماد همان مشتری بود که قرار بود به کتاب فروشی بیاید و کتابی بخرد و هرگز نمی آمد.»

وی در ادامه می گوید: «حدود یک سال و نیم، هر ماه داستان این کتاب فروشی را روایت می کردم. بعد از تمام شدنش از داستان های این مجموعه به عنوان خمیر مایه ا ی برای نوشتن کتابم استفاده کردم و باز هم حدود یک سال و نیم طول کشید تا برخی از داستان های قبلی را بازنویسی کنم و داستان های جدیدی به آن اضافه کنم. اسم کتاب را هم عوض کردم. یکی از دلایلش هم این بود که سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ توی خیابان ادوارد براون کتاب فروش بودم و بعضی از توصیف های کتاب مربوط به تجربه ی کتاب فروشی ام در آن سال است.»

بخشی از متن کتاب

می‌خواهم با کتاب‌ها تنها باشم. کرکره را پایین می‌کشم و در مغازه را می‌بندم. دوست دارم با کتاب‌ها حرف بزنم و بگویم توی این مدت چقدر دوست‌شان داشته‌ام، ولی به‌جای این کار از پوشه‌ی musik film آهنگ فیلم زوربای یونانی را پخش می‌کنم و صدای بلندگوی کامپیوتر را بالا می‌برم. مثل آنتونی کوئین دست‌هایم را باز می‌کنم و هم‌ریتم با آهنگ پاهایم را عقب و جلو می‌برم. صدای دست زدن کتاب‌ها بلند می‌شود. همینگوی، جویس، سلینجر، آستین، بردبری،‌ سروانتس، ‌فالاچی،‌ برونته و بقیه‌‌ی نویسنده‌ها می‌آیند وسط کتاب‌فروشی و هر کدام یک دور می‌رقصند و برمی‌گردند توی کتاب‌هایشان تا جا برای نویسنده‌های جدید باز شود. حافظ و سعدی و چند نویسنده‌ی ایرانی را هم می‌بینم که ته مغازه روی صندلی نشسته‌اند و فقط دست می‌زنند.»

مشخصات
  • ناشر
    چشمه
  • نویسنده
    محسن پوررمضانی
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1400
  • نوبت چاپ
    ششم
  • تعداد صفحات
    151
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش