خاطرات پادوی یک گلف باز حرفه ای نوشته کیومرث حیدری, توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, ادبیات معاصر, ادبیات داستانی, رمان ایرانی
مثل گروهی شورشی که یک جا جمع می شوند تا خائن را معرفی کنند، دور قوری و استکان های وسط پتوی سبز جمع شدیم. پیدا کردن خائن در یک جمع سه نفره کار سختی نیست. شواهد نشان می داد قادر به ما خیانت کرده است. در واکنش به نگاه مشکوک من و نیما، بلافاصله دفاعیه اش را آغاز کرد. گفت ببینید ما هر سه مهندسیم. روایدادهای تصادفی را خوب می فهمیم. این اتفاق شبیه بازی های است که هزار بار بازی می کنی می بازی اما یک نفر هم ممکن است دو بار پیاپی برنده شود.
احتمالش که صفر نیست. هست؟ من حس سربازی را داشتم که درجه ی ژنرالی یک شبه اش را مدیون امپراتور است. جانم کف دستم بود. به هر حال من دیگر ریاضی کارمندی نمی خواندم. قاطی مهندس ها شده بودم. آماده بودم این لطفش را به نحو شایسته ای جبران کنم. چه وقتی بهتر از حالا، قبل از اینکه نیما اجازه ی فکر کردن پیدا کند،
خاطرات پادوی یک گلف باز حرفه ای نوشته کیومرث حیدری, توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, ادبیات معاصر, ادبیات داستانی, رمان ایرانی
مثل گروهی شورشی که یک جا جمع می شوند تا خائن را معرفی کنند، دور قوری و استکان های وسط پتوی سبز جمع شدیم. پیدا کردن خائن در یک جمع سه نفره کار سختی نیست. شواهد نشان می داد قادر به ما خیانت کرده است. در واکنش به نگاه مشکوک من و نیما، بلافاصله دفاعیه اش را آغاز کرد. گفت ببینید ما هر سه مهندسیم. روایدادهای تصادفی را خوب می فهمیم. این اتفاق شبیه بازی های است که هزار بار بازی می کنی می بازی اما یک نفر هم ممکن است دو بار پیاپی برنده شود.
احتمالش که صفر نیست. هست؟ من حس سربازی را داشتم که درجه ی ژنرالی یک شبه اش را مدیون امپراتور است. جانم کف دستم بود. به هر حال من دیگر ریاضی کارمندی نمی خواندم. قاطی مهندس ها شده بودم. آماده بودم این لطفش را به نحو شایسته ای جبران کنم. چه وقتی بهتر از حالا، قبل از اینکه نیما اجازه ی فکر کردن پیدا کند،