کتاب مبانی و اصول روش های پژوهش کیفی جلد دوم (رویکردی نو و کاربردی) نوشته حسین خنیفر، ناهید مسلمی توسط انتشارات نگاه دانش با موضوع مدیریت، علوم اجتماعی، روش تحقیق، روش شناسی، پژوهش کیف به چاپ رسیده است.
از زمان دیرین تا عصر پسین و با گذر بشر به دوران پساپسامدرن امروزی و عبور از ادوار مختلفف نمادیک،ارباب رعیتی،عصر کشاورزی،فئودالیته،دوران کلاسیک،مدرن،سپس عصرمجازی و دنیای انفجارهای گوناگون علمی و پژوهش،در حال حاضر در دهه ی دوم هزاره ی سوم که می رود تا به دهه ی سوم ختم گردد،دستاوردهای علمی،صنعتی،پژوهشی و آیندپژوهشی،واژه ی علم و جویش را چنان جایگاه و پایگاهی بخشیده است که شاید جزو ده واژه ی مقدس عصر امروزین تلقی گردد.دراین مسیر و دوران ها همواره دو روش مطمح نظر پژوهشگران بوده است که البته گاه باتضعیف یکی و تقویت دیگری طی مسیرشده است،یعنی روش های پژوهش کمی و روش های پژوهش کیفی.اگر دیرینه جویی کنیم می بینیم که از دیرباز و حتی در دوره ای قبل از ادیان،پارادایم غالب پژوهش روش کیفی بود که از طریق تجارب شخصی،مشاهده،شهود،مصاحبه،تحلیل فردی،غور و تفحص،احساس برانگیخته،تقارن ذهنی،تراوشات فکری و.... مورد استفاده،استناد و مراجعه قرار می گرفته است.لذا جنبش آغازین پژوهش به زعم ما جنبش کیفی بود و این رویکرد با همه ی ابتدایی وارگی و سهل و سمح بودن خود تا رنسانس و رستاخیز علمی غرب،وجه غالب بوده و پژوهش ها را قالب می زد.پارادایم پژوهش کمی،دومین روان شناس پژوهش بود که با تقدس فرضیه به میدان آمد و تجربه را ملاک و مناط علم دانست.
کتاب مبانی و اصول روش های پژوهش کیفی جلد دوم (رویکردی نو و کاربردی) نوشته حسین خنیفر، ناهید مسلمی توسط انتشارات نگاه دانش با موضوع مدیریت، علوم اجتماعی، روش تحقیق، روش شناسی، پژوهش کیف به چاپ رسیده است.
از زمان دیرین تا عصر پسین و با گذر بشر به دوران پساپسامدرن امروزی و عبور از ادوار مختلفف نمادیک،ارباب رعیتی،عصر کشاورزی،فئودالیته،دوران کلاسیک،مدرن،سپس عصرمجازی و دنیای انفجارهای گوناگون علمی و پژوهش،در حال حاضر در دهه ی دوم هزاره ی سوم که می رود تا به دهه ی سوم ختم گردد،دستاوردهای علمی،صنعتی،پژوهشی و آیندپژوهشی،واژه ی علم و جویش را چنان جایگاه و پایگاهی بخشیده است که شاید جزو ده واژه ی مقدس عصر امروزین تلقی گردد.دراین مسیر و دوران ها همواره دو روش مطمح نظر پژوهشگران بوده است که البته گاه باتضعیف یکی و تقویت دیگری طی مسیرشده است،یعنی روش های پژوهش کمی و روش های پژوهش کیفی.اگر دیرینه جویی کنیم می بینیم که از دیرباز و حتی در دوره ای قبل از ادیان،پارادایم غالب پژوهش روش کیفی بود که از طریق تجارب شخصی،مشاهده،شهود،مصاحبه،تحلیل فردی،غور و تفحص،احساس برانگیخته،تقارن ذهنی،تراوشات فکری و.... مورد استفاده،استناد و مراجعه قرار می گرفته است.لذا جنبش آغازین پژوهش به زعم ما جنبش کیفی بود و این رویکرد با همه ی ابتدایی وارگی و سهل و سمح بودن خود تا رنسانس و رستاخیز علمی غرب،وجه غالب بوده و پژوهش ها را قالب می زد.پارادایم پژوهش کمی،دومین روان شناس پژوهش بود که با تقدس فرضیه به میدان آمد و تجربه را ملاک و مناط علم دانست.