کتاب ستاره خواران نوشته رومن گاری با ترجمه محمود بهفروزی, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید با 26 رمان خواندنی و جذاب که 5 تای آن ها را با نامی مستعار از خود چاپ ساخت، وی تا کنون تنها فردی است که موفق به دریافت دو جایزه ادبی گنکور شده است. او در ستاره خواران، زندگی انسانی دیکتاتور را به تصویر می کشد با خصوصیت و ویژگی های اخلاقی نا بسامان و روحی خودفروخته به شیطان که مردم را به ستوه در آورده است؛ سرانجام با وقوع انقلابی خشم مردم آشکار می گردد و گریبان او را می گیرد.
بخشی از کتاب
از احساساتی که نسبت به من دارد، به شدت می ترسد. عشق چیز خوب، زیبا و پاکی است و لذا او بر این باور است که سرور [شیطان] آن را نمی پسندد و باعث بدبختی می شود. سرور یعنی کسی که دنیای خاکی به او تعلق دارد. به خوبی می دانم که مرا دوست دارد، ولی استادانه این علاقه را پنهان می کند، چون می ترسد. فکر می کند که این عشق برایش یک نقطه ضعف است و از آن فراتر، از این که فکر می کند من دوستش دارم و علی رغم هر چیز، همچنان دوستش خواهم داشت، متنفر است. حتی می توانم به شما بگویم اگر جرأت نمی کند مرا تیرباران کند به خاطر آن است که می ترسد، من وقتی به آسمان رفتم، در آن جا چیزهای خوبی در موردش بگویم و باعث ناکامی هایش در روی زمین شوم.
کتاب ستاره خواران نوشته رومن گاری با ترجمه محمود بهفروزی, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید با 26 رمان خواندنی و جذاب که 5 تای آن ها را با نامی مستعار از خود چاپ ساخت، وی تا کنون تنها فردی است که موفق به دریافت دو جایزه ادبی گنکور شده است. او در ستاره خواران، زندگی انسانی دیکتاتور را به تصویر می کشد با خصوصیت و ویژگی های اخلاقی نا بسامان و روحی خودفروخته به شیطان که مردم را به ستوه در آورده است؛ سرانجام با وقوع انقلابی خشم مردم آشکار می گردد و گریبان او را می گیرد.
بخشی از کتاب
از احساساتی که نسبت به من دارد، به شدت می ترسد. عشق چیز خوب، زیبا و پاکی است و لذا او بر این باور است که سرور [شیطان] آن را نمی پسندد و باعث بدبختی می شود. سرور یعنی کسی که دنیای خاکی به او تعلق دارد. به خوبی می دانم که مرا دوست دارد، ولی استادانه این علاقه را پنهان می کند، چون می ترسد. فکر می کند که این عشق برایش یک نقطه ضعف است و از آن فراتر، از این که فکر می کند من دوستش دارم و علی رغم هر چیز، همچنان دوستش خواهم داشت، متنفر است. حتی می توانم به شما بگویم اگر جرأت نمی کند مرا تیرباران کند به خاطر آن است که می ترسد، من وقتی به آسمان رفتم، در آن جا چیزهای خوبی در موردش بگویم و باعث ناکامی هایش در روی زمین شوم.
