کتاب راهنمای زوج ها در برقراری ارتباط نوشته جان گاتمن با ترجمه مهدی قراچه داغی, توسط انتشارات نخستین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی, روانشناسی خانواده, حل مسائل جنسی, مذاکره برای رسیدن به توافق
کتابی که می خوانید مهارت ها و شیوه های موثر و ثابت شده ای را پیش روی زوج ها قرار می دهد، تا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و بدانند در برابر مسائل متقابل از چه روش هایی استفاده کنند تا ارتباط بهتری داشته باشند و رضایت خاطر دو طرفه میان آن ها شکل بگیرد. مهارت های ارائه شده، تفاوت هایی را در میزان رضایت زن و شوهر از رابطه ایجاد می کند و انجام مکرر تمرینات کتاب، شرایط زندگی زناشویی خود را بهتر کنند و روابط زناشویی خود را حفظ نمایند.
بخشی از کتاب
دستور جلسه ی پنهانی که ما اغلب تجربه می کنیم، درباره ی زن، و پدر و مادر شوهر است. در این شرایط زن احساس می کند که از سوی پدر و مادر همسرش به او توهین می شود، آنها او را دوست ندارند، طرز کارکردنش را دوست ندارند و فکر نمی کنند که او برای پسرشان زنی به اندازه ی کافی خوب باشد. از سوی دیگر پدر و مادر شوهر معمولا این طور استنباط می کنند که حرف ها و رفتارشان به درستی درک نمی شود و احساس می کنند هر تلاشی که برای بهتر کردن این رابطه می کنند، بی حاصل است و از آن برداشت بد می شود. آنان اندوهگین هستند و احساس می کنند میان آن ها و پسرشان فاصله افتاده است. در این میان پسر هم احساس می کند که به شکلی گیر افتاده است و از دو طرف کشیده می شود.
پسر دوست دارد میان پدر و مادر و زنش صلح و دوستی برقرار شود. پسر احساس می کند که مرتب میان زن، و پدر و مادرش در نقش واسطه ظاهر می شود. او فکر می کند: «اگر آن ها به حرف یکدیگر گوش بدهند، هر دو طرف منطقی هستند. من می خواهم آن ها یکدیگر را دوست داشته باشند.» از طرف دیگر زن، و پدر و مادر احساس می کنند که مرد به آن ها بی اعتنایی می کند، همه از او عصبانی هستند و او در تله گیر کرده است.
خواسته ی پنهان زن معمولا این است «تو از آن کدام خانواده هستی؟ آیا شوهر من هستی یا پسر پدر و مادرت.» او شوهرش را در نقش یک واسطه این گونه ارزیابی می کند که در کار میانجیگری جانب پدر و مادرش را می گیرد و از آن ها حمایت می کند!
اما در کنار این دستور جلسه و باور پنهان زن؛ باور پنهان مرد بر این روال است که «تو به من توجه نداری. اگر به من علاقه مند بودی سعی می کردی با پدر و مادر من رابطه ی خوبی برقرار کنی.»
کتاب راهنمای زوج ها در برقراری ارتباط نوشته جان گاتمن با ترجمه مهدی قراچه داغی, توسط انتشارات نخستین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی, روانشناسی خانواده, حل مسائل جنسی, مذاکره برای رسیدن به توافق
کتابی که می خوانید مهارت ها و شیوه های موثر و ثابت شده ای را پیش روی زوج ها قرار می دهد، تا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و بدانند در برابر مسائل متقابل از چه روش هایی استفاده کنند تا ارتباط بهتری داشته باشند و رضایت خاطر دو طرفه میان آن ها شکل بگیرد. مهارت های ارائه شده، تفاوت هایی را در میزان رضایت زن و شوهر از رابطه ایجاد می کند و انجام مکرر تمرینات کتاب، شرایط زندگی زناشویی خود را بهتر کنند و روابط زناشویی خود را حفظ نمایند.
بخشی از کتاب
دستور جلسه ی پنهانی که ما اغلب تجربه می کنیم، درباره ی زن، و پدر و مادر شوهر است. در این شرایط زن احساس می کند که از سوی پدر و مادر همسرش به او توهین می شود، آنها او را دوست ندارند، طرز کارکردنش را دوست ندارند و فکر نمی کنند که او برای پسرشان زنی به اندازه ی کافی خوب باشد. از سوی دیگر پدر و مادر شوهر معمولا این طور استنباط می کنند که حرف ها و رفتارشان به درستی درک نمی شود و احساس می کنند هر تلاشی که برای بهتر کردن این رابطه می کنند، بی حاصل است و از آن برداشت بد می شود. آنان اندوهگین هستند و احساس می کنند میان آن ها و پسرشان فاصله افتاده است. در این میان پسر هم احساس می کند که به شکلی گیر افتاده است و از دو طرف کشیده می شود.
پسر دوست دارد میان پدر و مادر و زنش صلح و دوستی برقرار شود. پسر احساس می کند که مرتب میان زن، و پدر و مادرش در نقش واسطه ظاهر می شود. او فکر می کند: «اگر آن ها به حرف یکدیگر گوش بدهند، هر دو طرف منطقی هستند. من می خواهم آن ها یکدیگر را دوست داشته باشند.» از طرف دیگر زن، و پدر و مادر احساس می کنند که مرد به آن ها بی اعتنایی می کند، همه از او عصبانی هستند و او در تله گیر کرده است.
خواسته ی پنهان زن معمولا این است «تو از آن کدام خانواده هستی؟ آیا شوهر من هستی یا پسر پدر و مادرت.» او شوهرش را در نقش یک واسطه این گونه ارزیابی می کند که در کار میانجیگری جانب پدر و مادرش را می گیرد و از آن ها حمایت می کند!
اما در کنار این دستور جلسه و باور پنهان زن؛ باور پنهان مرد بر این روال است که «تو به من توجه نداری. اگر به من علاقه مند بودی سعی می کردی با پدر و مادر من رابطه ی خوبی برقرار کنی.»