کتاب ابزار رهبری نوشته مکس لندزبرگ با ترجمه کیومرث پارسای، توسط انتشارات آریابان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت، بینش، الهام، نیروی محرک
در فصل های کوتاه این کتاب، روشهایی ارائه می شوند که می توانند شما را برای رهبری یک گروه، یک مجموعه، یا یک سازمان کمک کنند. می توانید این روش ها را در عمل یاد بگیرید و به کار ببندید. قبول ندارم که رهبری اصولاً چالشی دارای جذبه باشد. با توجه به فروش بیشتر از یکصد هزار نسخه از آن آثار به چهارده زبان مختلف، به نظر می رسد این چهارچوب، کارآیی داشته است. هر فصل، به ویژه بر روش متمایزی در رهبری تمرکز دارد، رهبری را به اختصار توصیف می کند و نشان می دهد که چگونه می توان آن را به کار برد. در این روند، در هر فصل، از رویدادی در زندگی پر شور الکس در مبارزه با تغییر وضعیت یک کارگزار تبلیغاتی دچار کسادی اقتصادی، استفاده شده است.
مضمون اصلی این کتاب که به تفصیل شرح داده می شود، تساوی زیر است:
نیروی حرکت × الهام × بینش = رهبری
اگر خوشبین باشیم، ابتکارات کمی را می توان بدون وجود بینش درباره مقصد و مسیر عرضه کرد. بینش، مسیر مورد نظر را به روشی هیجان انگیز به تصویر می کشد، و اصول را برای مواجهه با رویدادهای غیرمنتظره، فراهم می کند.
اگر رهبر نتواند شخصاً این بینش را ترسیم کند، باید در پی یافتن کمکی برای انجام دادن این کار باشد، ولی در عین حال، باید مشتاقانه در انتظار پیامدهای آن بماند.
کتاب ابزار رهبری نوشته مکس لندزبرگ با ترجمه کیومرث پارسای، توسط انتشارات آریابان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت، بینش، الهام، نیروی محرک
در فصل های کوتاه این کتاب، روشهایی ارائه می شوند که می توانند شما را برای رهبری یک گروه، یک مجموعه، یا یک سازمان کمک کنند. می توانید این روش ها را در عمل یاد بگیرید و به کار ببندید. قبول ندارم که رهبری اصولاً چالشی دارای جذبه باشد. با توجه به فروش بیشتر از یکصد هزار نسخه از آن آثار به چهارده زبان مختلف، به نظر می رسد این چهارچوب، کارآیی داشته است. هر فصل، به ویژه بر روش متمایزی در رهبری تمرکز دارد، رهبری را به اختصار توصیف می کند و نشان می دهد که چگونه می توان آن را به کار برد. در این روند، در هر فصل، از رویدادی در زندگی پر شور الکس در مبارزه با تغییر وضعیت یک کارگزار تبلیغاتی دچار کسادی اقتصادی، استفاده شده است.
مضمون اصلی این کتاب که به تفصیل شرح داده می شود، تساوی زیر است:
نیروی حرکت × الهام × بینش = رهبری
اگر خوشبین باشیم، ابتکارات کمی را می توان بدون وجود بینش درباره مقصد و مسیر عرضه کرد. بینش، مسیر مورد نظر را به روشی هیجان انگیز به تصویر می کشد، و اصول را برای مواجهه با رویدادهای غیرمنتظره، فراهم می کند.
اگر رهبر نتواند شخصاً این بینش را ترسیم کند، باید در پی یافتن کمکی برای انجام دادن این کار باشد، ولی در عین حال، باید مشتاقانه در انتظار پیامدهای آن بماند.