کتاب نظریه های فاشیسم نوشته ولفگانگ ويپرمان با ترجمه مهدی تدینی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
یکی از ویژگی های عیان فاشیسم در مقام ایدئولوژی ای که بر ناسیونالیسم افراطی استوار است نژادپرستی است. فاشیست ها به همه ی ساکنان یک قلمرو به چشم شهروند یا انسان هایی با حقوق برابر می نگرند. آن ها اعطا یا سلب امتیاز شهروندی و مزایای آن را منوط به سازگاری افراد با ویژگی های به زعم ایشان «ملی»٬ اعم از زیستی٬ فرهنگی٬ دینی٬ یا سیاسی٬ یا برخورداری آن ها از این ویژگی ها می کنند. ناسیونالیسم و نژادپرستی در همه ی وجوه فاشیسم ساری و جاری است؛ از خدمات رفاهی و سیاست های مربوط به خانواده گرفته تا سیاست خارجی و روابط بین الملل.
کسانی که از دید فاشیست ها بیرون از دایره ی ملت قرار دارند با آینده ای نامعلوم و در بدترین حالت خطر نابودی روبه رو هستند. فاشیست های تاریخی به صراحت تمام از برتری ملت خود سخن می گفتند و با طیب خاطر از مفهوم «نژاد» بهره می گرفتند. اما ناسیونال پوپولیست های امروزی تمایلی ندارند خود را نژادپرست معرفی کنند. زیرا این اصطلاح چنان ننگ آور است که هر کسی که دعوی نجابت داشته باشد حاضر نمی شود خود را به این لقب ملقب کند.
این گروه مانند رژیم آپارتاید افریقای جنوبی تعصب نژادی شان را پشت این مفهوم پنهان می کنند که نژادها (مانند دو جنس)« برابر اما متفاوت» هستند. اما حتی نگاهی سرسری نشان می دهد که چنین ادعاهایی دغلکارانه است. با همه ی این اوصاف رابطه ی میان فاشیسم و نژادپرستی رابطه ای پیچیده ای است
کتاب نظریه های فاشیسم نوشته ولفگانگ ويپرمان با ترجمه مهدی تدینی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
یکی از ویژگی های عیان فاشیسم در مقام ایدئولوژی ای که بر ناسیونالیسم افراطی استوار است نژادپرستی است. فاشیست ها به همه ی ساکنان یک قلمرو به چشم شهروند یا انسان هایی با حقوق برابر می نگرند. آن ها اعطا یا سلب امتیاز شهروندی و مزایای آن را منوط به سازگاری افراد با ویژگی های به زعم ایشان «ملی»٬ اعم از زیستی٬ فرهنگی٬ دینی٬ یا سیاسی٬ یا برخورداری آن ها از این ویژگی ها می کنند. ناسیونالیسم و نژادپرستی در همه ی وجوه فاشیسم ساری و جاری است؛ از خدمات رفاهی و سیاست های مربوط به خانواده گرفته تا سیاست خارجی و روابط بین الملل.
کسانی که از دید فاشیست ها بیرون از دایره ی ملت قرار دارند با آینده ای نامعلوم و در بدترین حالت خطر نابودی روبه رو هستند. فاشیست های تاریخی به صراحت تمام از برتری ملت خود سخن می گفتند و با طیب خاطر از مفهوم «نژاد» بهره می گرفتند. اما ناسیونال پوپولیست های امروزی تمایلی ندارند خود را نژادپرست معرفی کنند. زیرا این اصطلاح چنان ننگ آور است که هر کسی که دعوی نجابت داشته باشد حاضر نمی شود خود را به این لقب ملقب کند.
این گروه مانند رژیم آپارتاید افریقای جنوبی تعصب نژادی شان را پشت این مفهوم پنهان می کنند که نژادها (مانند دو جنس)« برابر اما متفاوت» هستند. اما حتی نگاهی سرسری نشان می دهد که چنین ادعاهایی دغلکارانه است. با همه ی این اوصاف رابطه ی میان فاشیسم و نژادپرستی رابطه ای پیچیده ای است