کتاب برنامه ریزی در ایران نوشته تاس. اچ. مک لئود با ترجمه علی اعظم محمدبیگی، توسط نشرنی به چاپ رسیده است.
کتاب برنامهریزی در ایران براساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم میباشد.
کتاب برنامهریزی در ایران دیدگاه جدیدی را در مورد عوامل ناکامی برنامهریزی اقتصادی در ایران مطرح میکند. این کتاب را «گروه مشاورهای دانشگاه هاروارد» بهعنوان گزارش مفصل رویدادهای دورهی چهارسالهی فعالیت خود در سازمان برنامهریزی ایران به رشتهی تحریر درآوردهاند. این گروه در اواسط دههی 1330 به درخواست ابوالحسن ابتهاج، رئیس وقت سازمان برنامه بهمنظور ارائهی کمک فنی به این سازمان در تهیهی برنامهی عمرانی سوم (1341-46) به ایران آمدند و به دلیل فراهمنبودن شرایط مناسب برای ادامهی کار، در سال 1341 کشور را ترک کردند.
مهمترین ویژگی این گزارش آن است که خارج از چارچوب نظریههای وارداتی، تاریخچهی برنامهریزی اقتصادی در ایران را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است. به نظر میرسد دیدگاه ارائهشده در این کتاب واقعبینانهتر از دیدگاههای متعارف در زمینهی عوامل ناکامی برنامهریزی اقتصادی در کشور باشد و به این ترتیب، مطالعهی آن بتواند افقهای تازهای در برابر صاحبنظران و محققان علاقهمند به موضوع تجربهی برنامهریزی توسعه در ایران بگشاید.
کتاب برنامه ریزی در ایران نوشته تاس. اچ. مک لئود با ترجمه علی اعظم محمدبیگی، توسط نشرنی به چاپ رسیده است.
کتاب برنامهریزی در ایران براساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم میباشد.
کتاب برنامهریزی در ایران دیدگاه جدیدی را در مورد عوامل ناکامی برنامهریزی اقتصادی در ایران مطرح میکند. این کتاب را «گروه مشاورهای دانشگاه هاروارد» بهعنوان گزارش مفصل رویدادهای دورهی چهارسالهی فعالیت خود در سازمان برنامهریزی ایران به رشتهی تحریر درآوردهاند. این گروه در اواسط دههی 1330 به درخواست ابوالحسن ابتهاج، رئیس وقت سازمان برنامه بهمنظور ارائهی کمک فنی به این سازمان در تهیهی برنامهی عمرانی سوم (1341-46) به ایران آمدند و به دلیل فراهمنبودن شرایط مناسب برای ادامهی کار، در سال 1341 کشور را ترک کردند.
مهمترین ویژگی این گزارش آن است که خارج از چارچوب نظریههای وارداتی، تاریخچهی برنامهریزی اقتصادی در ایران را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است. به نظر میرسد دیدگاه ارائهشده در این کتاب واقعبینانهتر از دیدگاههای متعارف در زمینهی عوامل ناکامی برنامهریزی اقتصادی در کشور باشد و به این ترتیب، مطالعهی آن بتواند افقهای تازهای در برابر صاحبنظران و محققان علاقهمند به موضوع تجربهی برنامهریزی توسعه در ایران بگشاید.