کتاب یک ماه دور از شهر نوشته جی ال کار با ترجمه ایمان رهبر توسط انتشارات رایبد با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.
یک ماه دور از شهر شباهت چندانی به رمانهای دیگر جی. ال. کار ندارد. داستان این رمان به سال ۱۹۲۰ باز میگردد؛ تام برکین از جبهه برگشته و صورتش زخمی از جنگ دارد که دکترها گفتهاند ممکن است به مرور بهتر شود. او زیر نظر یکی از آخرین متخصصان مرمت دیوارنگارههای قرون وسطایی تعلیم دیده و استخدامش کردهاند تا دوغابی را که روی نقاشی قرن چهاردهمی دیوار کلیسای دهکدهای در یورکشر مالیدهاند، پاک کند. بیستوپنج گینی دستمزد میگیرد و به او میگویند حداکثر تلاشش را بکند تا چیزی از آن زیر بیرون آورد. برکین از همان ابتدا متوجه میشود که دیوارنگاره تصویری از روز جزا را به نمایش گذاشته که مسیح را در مقام داوری در جوار رستگاران و گناهکاران با پهنههای عظیم قرمز و آبی ترسیم کرده است. کار ترمیم را طبق قرارداد و هنگامی که نخستین نسیم پاییزی در آکسگادبی وزیدن میگیرد به پایان میرساند اما لحظهای را که سال سپری میشود تا قدم به فصل دیگری بگذاریم نمیتوانیم از هوس برکین برای عشقورزی به آلیس کیچ که بیمقدمه خودش را آشکار کرده تمیز دهیم.
بخشی از متن کتاب
اما آن نگاه نکوهشگر مرا هم بی نصیب نمی گذارد! «تو نیز بی گناه نیستی، برکین! گمان مبر که تو را از یاد برده ام. آنجا زیر آتش دشمن نام مرا بیهوده بر زبان می آوردی! این ها همه در نامة اعمالت ثبت شده است.» اما آنچه مرا بیش از همه برمی انگیخت چیزی فراتر از اینها بود. آنجا با نقاش بی نام ونشانی رودررو شده بودم که از دل تاریکی دست دراز کرده بود تا نشانم دهد چه کارهایی از او برمی آید و کلامش انگار با وضوحی بی¬مثال در گوشم طنین انداز میشد: «اگر بناست چیزی از من از گزند تباهی زمان مصون بماند، بهتر است همین اثر باشد زیرا به همگان نشان می دهد چگونه انسانی بوده¬ام.