کتاب یونگ شناسی کاربردی نوشته رابین رابرتسون ترجمه ساره سرگلزایی توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی به چاپ رسیده است.
یونگ حقیقتا یک متفکر واقعی بود و نظریاتش هنوز هم تا حد زیادی ناشناخته اند و یا برداشت اشتباهی از آنها می شود. نظریات او مانند تمام کسانی که ایده جدیدی ارائه می دهند، همیشه درست نیستند. دیدگاه او درباره حقیقت با دیدگاهی که بر دنیا حاکم بود، بسیار متفاوت بود و این موضوع باعث شد که درک منظور واقعی او برای روانشناسان و دانشمندان هم دوره اش دشوار بشود. سبک نوشته های او برای همکاران دانشگاهی اش زیاده از حد ادبی و برای ادیبان بیش از حد دانشگاهی بود.
هنرمندان و نویسندگان بیش از دانشگاهیان راه خود را برای فهم عصاره افکار یونگ باز کردند، اما آنها نیز به سرعت فهم خود را تعمیم دادند و نتوانستند با وسعت و عمق ذهن یونگ کنار بیایند. روانشناسی یونگ راه خروج از این بنبست را به ما نشان میدهد. روانشناسی یونگ پاسخ کلی نیست، ولی امکان یک جهان بینی تازه را فراهم میکند.
برخلاف دنیای مادی گرایی که سرد و عاری از احساس و فاقد شعور است، یونگ دنیایی را توصیف میکند که گرم، زنده و دارای شعور است. در چنین دنیایی هر فرد به فرد دیگر و به تمام جنبه های جهان هستی پیوسته است. با این حال هر فرد همچنین یک انسان منحصر به فرد است زیرا سرنوشت منحصر به فردی دارد، و یونگ این سرنوشت را فردیت می نامد، یعنی مسیر رشدی که هر یک از ما در طول زندگیمان می پیماییم.
کتاب یونگ شناسی کاربردی نوشته رابین رابرتسون ترجمه ساره سرگلزایی توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی به چاپ رسیده است.
یونگ حقیقتا یک متفکر واقعی بود و نظریاتش هنوز هم تا حد زیادی ناشناخته اند و یا برداشت اشتباهی از آنها می شود. نظریات او مانند تمام کسانی که ایده جدیدی ارائه می دهند، همیشه درست نیستند. دیدگاه او درباره حقیقت با دیدگاهی که بر دنیا حاکم بود، بسیار متفاوت بود و این موضوع باعث شد که درک منظور واقعی او برای روانشناسان و دانشمندان هم دوره اش دشوار بشود. سبک نوشته های او برای همکاران دانشگاهی اش زیاده از حد ادبی و برای ادیبان بیش از حد دانشگاهی بود.
هنرمندان و نویسندگان بیش از دانشگاهیان راه خود را برای فهم عصاره افکار یونگ باز کردند، اما آنها نیز به سرعت فهم خود را تعمیم دادند و نتوانستند با وسعت و عمق ذهن یونگ کنار بیایند. روانشناسی یونگ راه خروج از این بنبست را به ما نشان میدهد. روانشناسی یونگ پاسخ کلی نیست، ولی امکان یک جهان بینی تازه را فراهم میکند.
برخلاف دنیای مادی گرایی که سرد و عاری از احساس و فاقد شعور است، یونگ دنیایی را توصیف میکند که گرم، زنده و دارای شعور است. در چنین دنیایی هر فرد به فرد دیگر و به تمام جنبه های جهان هستی پیوسته است. با این حال هر فرد همچنین یک انسان منحصر به فرد است زیرا سرنوشت منحصر به فردی دارد، و یونگ این سرنوشت را فردیت می نامد، یعنی مسیر رشدی که هر یک از ما در طول زندگیمان می پیماییم.
