کتاب چیزهای شفاف نوشته ولادیمیر ناباکوف ترجمه محمدحسین واقف توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
چیزهای شفاف رمان یکیمانده به آخر ولادیمیر ولادیمیرُویچ نابوکف (۱۹۷۷-۱۸۹۹) است. پیشتر مرحوم بیژن الهی سه فصل نخست این کتاب را به سبک خودش، با عنوان حاکی ماورا ترجمه کرده بود که ترجمهی آن سه فصل در کتاب بهانههای مأنوس منتشر شده است. اما آن ترجمه راه خودش را میرود و این ترجمه راه خودش را. گاهبهگاه در میانهی متن عبارات فرانسوی و روسی به کار رفته است. برای پرهیز از به هم خوردن یکدستی متن در متن معادل فارسی را گذاشتم و معادل فرانسوی یا روسی را در پانویس آوردم.
در نوشتن پانویسها از پینویسهای برایان بوید، توضیحات آکیکو ناکوتا، مترجم ژاپنی کتاب، نامهها و یادداشتهای دیتا اِ. تسیما، مترجم آلمانی کتاب، بهره بردهام که با سخاوت نامهنگاریهایش با ورا و دمیتری نابوکف را ــ که مترجم کتاب به ایتالیایی بود ــ در اختیارم گذاشت. چیزهای شفاف چه در نثر و چه در معنا کتابی عمداً دشوار و پیچیده است و با وجود پانویسها باز هم نیازمند شرح و تفسیر است. پس از انتشار رمان، جان آپدایک نقدی بر کتاب نوشت و در آن خلاصه گفت «رمان را نمیفهمد» و تفسیرهای عمدتاً نادرستی از کتاب ارائه کرد. نابوکف، به خاطر او، در مصاحبهای مکتوب و بیسابقه، ساختار رمان را توضیح داد. نقد آپدایک و مصاحبهی مکتوب نابوکف در پیوستها آمده است. مقالهی دی. بارتون جانسون در کتاب راهنمای نابوکف انتشارات گارلند هم در پیوستها آمده است که بیشتر جنبهی تفسیری و مضمونشناسانه دارد و برای فهم رمان مفید است. در آخر هم بخش مربوط به چیزهای شفاف از کتاب ولادیمیر نابوکف: سالهای امریکاییِ برایان بوید آمده است.
ولادیمیر نابوکوف ، که زندگی خود را صرف ساخت تاج محل کرده است ، در 73 سالگی تصمیم گرفته است - برای سرگرمی خود و اتفاقا برای لذت بردن ما - یک ماکت کوچک مسخره بسازد. این مینیاتور نقصی ندارد ، نه ، اما با شکوه ترین ویژگی های این مدل عالی ، تقریبا از روی بازیگوشی ، کمی تقلید شده است.او این رمان کوتاه را به راحتی ، غیرقابل پیش بینی ، عجیب و غریب و دلهره آور می نویسد. آقای ناباکوف نابغه است
شاید اگر آینده وجودی عینی و علی حده داشت، مانند چیزی که می شد، با ذهنی بهتر تشخیصش داد گذشته چنین فریبا نبود: مطالباتش با مطالبات آینده تراز می شد. آن وقت می شد که آدم ها وقت فکر کردن به این چیز یا آن چیز راحت بنشینند وسط این الاکلنگ. باید مفرح باشد. اما آینده چنین واقعیتی ندارد(آن طوری که گذشته ی مصور و حال مدرک دارند) آینده چیزی نیست جز صنعتی ادبی، شبحی خیالی.
کتاب چیزهای شفاف نوشته ولادیمیر ناباکوف ترجمه محمدحسین واقف توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
چیزهای شفاف رمان یکیمانده به آخر ولادیمیر ولادیمیرُویچ نابوکف (۱۹۷۷-۱۸۹۹) است. پیشتر مرحوم بیژن الهی سه فصل نخست این کتاب را به سبک خودش، با عنوان حاکی ماورا ترجمه کرده بود که ترجمهی آن سه فصل در کتاب بهانههای مأنوس منتشر شده است. اما آن ترجمه راه خودش را میرود و این ترجمه راه خودش را. گاهبهگاه در میانهی متن عبارات فرانسوی و روسی به کار رفته است. برای پرهیز از به هم خوردن یکدستی متن در متن معادل فارسی را گذاشتم و معادل فرانسوی یا روسی را در پانویس آوردم.
در نوشتن پانویسها از پینویسهای برایان بوید، توضیحات آکیکو ناکوتا، مترجم ژاپنی کتاب، نامهها و یادداشتهای دیتا اِ. تسیما، مترجم آلمانی کتاب، بهره بردهام که با سخاوت نامهنگاریهایش با ورا و دمیتری نابوکف را ــ که مترجم کتاب به ایتالیایی بود ــ در اختیارم گذاشت. چیزهای شفاف چه در نثر و چه در معنا کتابی عمداً دشوار و پیچیده است و با وجود پانویسها باز هم نیازمند شرح و تفسیر است. پس از انتشار رمان، جان آپدایک نقدی بر کتاب نوشت و در آن خلاصه گفت «رمان را نمیفهمد» و تفسیرهای عمدتاً نادرستی از کتاب ارائه کرد. نابوکف، به خاطر او، در مصاحبهای مکتوب و بیسابقه، ساختار رمان را توضیح داد. نقد آپدایک و مصاحبهی مکتوب نابوکف در پیوستها آمده است. مقالهی دی. بارتون جانسون در کتاب راهنمای نابوکف انتشارات گارلند هم در پیوستها آمده است که بیشتر جنبهی تفسیری و مضمونشناسانه دارد و برای فهم رمان مفید است. در آخر هم بخش مربوط به چیزهای شفاف از کتاب ولادیمیر نابوکف: سالهای امریکاییِ برایان بوید آمده است.
ولادیمیر نابوکوف ، که زندگی خود را صرف ساخت تاج محل کرده است ، در 73 سالگی تصمیم گرفته است - برای سرگرمی خود و اتفاقا برای لذت بردن ما - یک ماکت کوچک مسخره بسازد. این مینیاتور نقصی ندارد ، نه ، اما با شکوه ترین ویژگی های این مدل عالی ، تقریبا از روی بازیگوشی ، کمی تقلید شده است.او این رمان کوتاه را به راحتی ، غیرقابل پیش بینی ، عجیب و غریب و دلهره آور می نویسد. آقای ناباکوف نابغه است
شاید اگر آینده وجودی عینی و علی حده داشت، مانند چیزی که می شد، با ذهنی بهتر تشخیصش داد گذشته چنین فریبا نبود: مطالباتش با مطالبات آینده تراز می شد. آن وقت می شد که آدم ها وقت فکر کردن به این چیز یا آن چیز راحت بنشینند وسط این الاکلنگ. باید مفرح باشد. اما آینده چنین واقعیتی ندارد(آن طوری که گذشته ی مصور و حال مدرک دارند) آینده چیزی نیست جز صنعتی ادبی، شبحی خیالی.