کتاب پادزهر خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت اندیشی را ندارند نوشته الیور برکمن با ترجمه محمدجواد کعبی زاده، توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی موفقیت، خودسازی, رسیدن به موفقیت, رسیدن به آرامش
اولیور برکمن، همهجا، از شرق تا غرب را جستوجو کرده است تا آدمهایی را پیدا کند که همگی دیدگاه مشترکی به زندگی دارند. آدمهایی که چه روانپزشک و پژوهشگر روانشناسیِ تجربی باشند، چه متخصص مبارزه با تروریسم، مشاور کسبوکار و چه فیلسوف، همگی معتقدند تنها همان تلاش بیوقفه برای رسیدن به شادی است که باعث احساس بدبختی و بیچارگی ما میشود. معتقدند راه دیگری برای رسیدن به شادی و موفقیت وجود دارد و آنهم با آغوشِ باز پذیرفتن شکست، بدبینی، عدم امنیت و عدم قطعیت است؛ یعنی پذیرفتن همهی چیزهایی که در زندگی از دستشان فراریایم. پادزهر، کتابی تفکربرانگیز، تا حدی غیرعادی و در نهایت بهغایت روحبخش است؛ کتاب راهنمای آدمهای هوشمند برای درک سوءبرداشت آدمها از معنای شادی و شادبودن.
«کتابی که می خوانید کتابی خارقالعاده که وادارمان میکند به رویکرد فعلیمان نسبتبه زندگی شک کنیم، به بازنگری آن بپردازیم و از جستوجوی مداوم شادی و قطعیتی که معمولاً به شکل مصرفگرایی بروز میکند، دست برداریم.»
کتاب پادزهر خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت اندیشی را ندارند نوشته الیور برکمن با ترجمه محمدجواد کعبی زاده، توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی موفقیت، خودسازی, رسیدن به موفقیت, رسیدن به آرامش
اولیور برکمن، همهجا، از شرق تا غرب را جستوجو کرده است تا آدمهایی را پیدا کند که همگی دیدگاه مشترکی به زندگی دارند. آدمهایی که چه روانپزشک و پژوهشگر روانشناسیِ تجربی باشند، چه متخصص مبارزه با تروریسم، مشاور کسبوکار و چه فیلسوف، همگی معتقدند تنها همان تلاش بیوقفه برای رسیدن به شادی است که باعث احساس بدبختی و بیچارگی ما میشود. معتقدند راه دیگری برای رسیدن به شادی و موفقیت وجود دارد و آنهم با آغوشِ باز پذیرفتن شکست، بدبینی، عدم امنیت و عدم قطعیت است؛ یعنی پذیرفتن همهی چیزهایی که در زندگی از دستشان فراریایم. پادزهر، کتابی تفکربرانگیز، تا حدی غیرعادی و در نهایت بهغایت روحبخش است؛ کتاب راهنمای آدمهای هوشمند برای درک سوءبرداشت آدمها از معنای شادی و شادبودن.
«کتابی که می خوانید کتابی خارقالعاده که وادارمان میکند به رویکرد فعلیمان نسبتبه زندگی شک کنیم، به بازنگری آن بپردازیم و از جستوجوی مداوم شادی و قطعیتی که معمولاً به شکل مصرفگرایی بروز میکند، دست برداریم.»