درباره رمان وزارت والاترین سعادت
نامزد جایزه ى من بوکر سال ٢٠١٧ «انجم»، شخصیت تراجنسیتی داستان با محدودیتها و موانع منحصربهفردش در کنار دیگر شخصیتهای اصلی که نمایندهی اقلیّت اجتماعی هندوستان محسوب میشوند خط داستانی مانیفست شاعرانهی آرونداتی روی را پیش میبرند و درست در جایی که باید زندگی پایان پذیرد، روح در کالبد آن میدمند: قبرستان! بخشى از کتاب: زخمهایشان چنان کهنه و چنان تازه بود، چنان متفاوت و شاید چنان عمیق که درمانی برایشان متصور نبود.
اما برای لحظهای گذرا، توانستند آنها را همچون بانک قمار روی هم بگذارند و درد را میان خودشان قسمت کنند بیآنکه بپرسند نام این جراحات چیست و صاحبشان کیست. برای لحظهای گذرا، توانستند جهانی را که در آن بودند انکار کنند و جهان دیگری بسازند که همان اندازه واقعی باشد. جهانی که در آن مردم دستور میدهند و سربازها به قطرهی گوش احتیاج دارند تا بتوانند خوب بشنوند و دستورات را خوب اجرا کنند.
درباره رمان وزارت والاترین سعادت
نامزد جایزه ى من بوکر سال ٢٠١٧ «انجم»، شخصیت تراجنسیتی داستان با محدودیتها و موانع منحصربهفردش در کنار دیگر شخصیتهای اصلی که نمایندهی اقلیّت اجتماعی هندوستان محسوب میشوند خط داستانی مانیفست شاعرانهی آرونداتی روی را پیش میبرند و درست در جایی که باید زندگی پایان پذیرد، روح در کالبد آن میدمند: قبرستان! بخشى از کتاب: زخمهایشان چنان کهنه و چنان تازه بود، چنان متفاوت و شاید چنان عمیق که درمانی برایشان متصور نبود.
اما برای لحظهای گذرا، توانستند آنها را همچون بانک قمار روی هم بگذارند و درد را میان خودشان قسمت کنند بیآنکه بپرسند نام این جراحات چیست و صاحبشان کیست. برای لحظهای گذرا، توانستند جهانی را که در آن بودند انکار کنند و جهان دیگری بسازند که همان اندازه واقعی باشد. جهانی که در آن مردم دستور میدهند و سربازها به قطرهی گوش احتیاج دارند تا بتوانند خوب بشنوند و دستورات را خوب اجرا کنند.