کتاب نقد قوه حکم نوشته ایمانوئل کانت با ترجمه عبدالکریم رشیدیان، توسط نشرنی با موضوع فلسفه، متون فلسفی, ساختار جامع فلسفه به چاپ رسیده است.
نقد قوهی حکم در «سهگانی» (تریلوژیِ) نقدیِ کانت اثری است که نقش میانجی و پیونددهندهی دو اثر دیگر، یعنی نقد عقلِ محض و نقدِ عقلِ عملی را برعهده دارد و گذار از فلسفهی نظری به فلسفه اخلاق را عملی میکند. کانت همانگونه که برای عقل محض و عقل عملی اصولی پیشین جُستوجو میکرد برای قوهی حکم نیز، که قوهای است مربوط به احساس لذت و الم، در جُستوجوی مبانی پیشین برآمد و کوشید فلسفهای پیشین از ذوق برپا کند. مبنا یا اصل بنیادی نهفته در شالودهی قوهی حکم غایتمندی طبیعت است. این غایتمندی به دو صورت ممکن است، یا صوری و ذهنی یا واقعی و عینی. حکم به غایتمندی صورت یک عین بدون آنکه هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم حکم زیباشناختی است و اگر غایت معینی برای آن درنظر بگیریم حکم غایتشناختی است. بر همین مبنا، نقد قوهی حکم نیز به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول فلسفهی ذوق (مبحث زیبا و والا) و در بخش دوم غایتشناسی و غایتشناسیِ طبیعت بررسی میشود و بدینگونه سرانجام تأمل دربارهی زیبایی و نظم، زیباشناسی و غایتشناسی، در یک کل واحد، بههم پیوند مییابد. درک ساختار جامع فلسفهی نقادی کانت بدون درک مباحث این اثر، که به گفتهی کاسیرر «بیش از هر اثر دیگری عصب زمانهی خود را تحریک کرده است» میسر نیست.
کتاب نقد قوه حکم نوشته ایمانوئل کانت با ترجمه عبدالکریم رشیدیان، توسط نشرنی با موضوع فلسفه، متون فلسفی, ساختار جامع فلسفه به چاپ رسیده است.
نقد قوهی حکم در «سهگانی» (تریلوژیِ) نقدیِ کانت اثری است که نقش میانجی و پیونددهندهی دو اثر دیگر، یعنی نقد عقلِ محض و نقدِ عقلِ عملی را برعهده دارد و گذار از فلسفهی نظری به فلسفه اخلاق را عملی میکند. کانت همانگونه که برای عقل محض و عقل عملی اصولی پیشین جُستوجو میکرد برای قوهی حکم نیز، که قوهای است مربوط به احساس لذت و الم، در جُستوجوی مبانی پیشین برآمد و کوشید فلسفهای پیشین از ذوق برپا کند. مبنا یا اصل بنیادی نهفته در شالودهی قوهی حکم غایتمندی طبیعت است. این غایتمندی به دو صورت ممکن است، یا صوری و ذهنی یا واقعی و عینی. حکم به غایتمندی صورت یک عین بدون آنکه هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم حکم زیباشناختی است و اگر غایت معینی برای آن درنظر بگیریم حکم غایتشناختی است. بر همین مبنا، نقد قوهی حکم نیز به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول فلسفهی ذوق (مبحث زیبا و والا) و در بخش دوم غایتشناسی و غایتشناسیِ طبیعت بررسی میشود و بدینگونه سرانجام تأمل دربارهی زیبایی و نظم، زیباشناسی و غایتشناسی، در یک کل واحد، بههم پیوند مییابد. درک ساختار جامع فلسفهی نقادی کانت بدون درک مباحث این اثر، که به گفتهی کاسیرر «بیش از هر اثر دیگری عصب زمانهی خود را تحریک کرده است» میسر نیست.