کتاب ملاقات با ابوالهول نوشته فواد چیت ساز و حمید آتش پور توسط انتشارات ابوعطا با موضوع روانشناسی، خودشناسی به چاپ رسیده است.
آیا هرکدام از ما در پشت نقابی که بر چهره گرفتهایم نیمهی تبهکاری داریم که در سایه و تاریکیهای وجودمان پنهان است؟ آیا این همان ابوالهول درونمان است که ما را وادار به دروغگویی، حیلهگری، خودخواهی و تقلب میکند؟ وقتی که در تصورمان، از خود آدمی کاملا صادق میسازیم، اما در واقعیت و عمل متوسل به دروغگویی و فریب میشویم، ناخودآگاه دچار تعارضی بین واقعیت وجودمان و تصوری که از خود ساختهایم خواهیم شد. درک این تعارض و پرهیز از خودفریبی برای دستنخوردهماندن تصورات دلخواهمان از خویشتن، نخستین جرقههای بینش را برای رسیدن به خودشناسی در ما ایجاد میکند. در این کتاب به تحلیل مسائلی پرداختهایم که یقینا برایتان آشنا است؛ سعی کردهایم شما را با خودتان بیشتر آشنا کنیم! با قسمتهایی از خودتان که از آن بیخبرید! پس با من، "او"، و ابوالهول همراه شوید.
هیچ چیز مانند قدمزدنقدمزدن افکارم را منسجم نمیکند. این موضوع را به مرور دریافتهام. برای همین گاهی خلوت و مجالی فراهم میآورم تا کمی در تنهایی خود قدم بزنم. بارها پیش آمده است که در حین قدم زدن ، به آسمانی که بالای سرم قرار دارد و زمینی که بر روی آن راه میروم و سفتی آن وزنم را تحمل میکند فکر کنم. جهان جای گستردهای است. اکنون و در قرن بیستویک که این سطور توسط یک روانشناسی درحال نگارش است بشر تا حدودی به گستردگی آسمان بالای سرش و همچنین نحوهیهی شکلگیری زمینی که بر روی آن زندگی میکند واقف شده است. گاهی در طول روز ، هنگام قدم زدن در خلوت خود ، به آسمان و ستارههای پنهانشده در روشنای نور فکر میکنم. ستارههایی که عادت کردهایم آنها را فقط در تاریکی و سیاهی شب جستوجو کنیم. انگار فراموش میکنیم که آنها در طول روز هم وجود دارند و نیروی جاذبهشان بر زمینی که زیر پای ما است اثر میگذارد. ما عادت به نادیده انگاشتن چیزهایی داریم که از دیدرس چشمهایمان پنهان میمانند. فرقی نمیکند که مسبب این پنهانی روشنایی روز باشد ، یا تاریکی شب.