کتاب مدرسهی رویایی نوشته تتسوکو کورویاناگی با ترجمه سوسن فیروزی توسط انتشارات قطره با موضوع داستان و رمانهای خارجی به چاپ رسیده است.
دلیل نگرانی مادر آن بود که با آنکه توتوـ چان تازه مدرسه را شروع کرده بود، اخراج شده بود. اخراج شدن از کلاس اول را تصور کنید! این موضوع درست یک هفته قبل اتفاق افتاد. معلم مدرسه به دنبال مادر توتوـ چان فرستاده و مستقیماً سر اصل مطلب رفته بود: «دختر شما نظم کلاس را بههم میزند، باید از شما بخواهم تا او را به مدرسهی دیگری ببرید.» معلم زیبا و جوان آهی کشید و گفت: «واقعاً توانم تمام شده است.» مادر کاملاً نگران و دستپاچه شده بود. از خودش میپرسید توتوـ چان چهکاری کرده که آرامش همه را در کلاس بههم زده است!
معلم درحالیکه با حالتی عصبی پلک میزد و به موهای کوتاهش دست میکشید توضیح داد: «خب، برای شروع، او صدها بار درپوش میزتحریرش را باز و بسته میکند. من گفتهام هیچکس نباید اینکار را بکند. مگر اینکه بخواهد چیزی بردارد یا بگذارد. دختر شما دایماً در حال برداشتن یا گذاشتن چیزی است ـ برداشتن یا گذاشتن دفتر، جامدادی، کتابهای درسی و یا هر چیز دیگری. مثلاً، میخواهیم الفبا بنویسیم، دختر شما در میز تحریرش را بالا میکشد، دفترش را بیرون میآورد و در میز تحریر را از آن بالا ول میکند. سپس دوباره میز تحریرش را باز میکند، سرش را داخل آن میکند، یک مداد بیرون میآورد و سریع در میز تحریر را میبندد، یک «آ» مینویسد، اگر اشتباه کرده باشد یا آن را بد نوشته باشد باز هم در میز تحریر را باز میکند، یک پاککن برمیدارد و در میز تحریر را محکم میبندد، حرف را پاک میکند، بعد در میز تحریر را بازو بسته میکند تا پاک کن را درون آن بگذارد ـ همهی کارها را با بالاترین سرعت انجام میدهد.
کتاب مدرسهی رویایی نوشته تتسوکو کورویاناگی با ترجمه سوسن فیروزی توسط انتشارات قطره با موضوع داستان و رمانهای خارجی به چاپ رسیده است.
دلیل نگرانی مادر آن بود که با آنکه توتوـ چان تازه مدرسه را شروع کرده بود، اخراج شده بود. اخراج شدن از کلاس اول را تصور کنید! این موضوع درست یک هفته قبل اتفاق افتاد. معلم مدرسه به دنبال مادر توتوـ چان فرستاده و مستقیماً سر اصل مطلب رفته بود: «دختر شما نظم کلاس را بههم میزند، باید از شما بخواهم تا او را به مدرسهی دیگری ببرید.» معلم زیبا و جوان آهی کشید و گفت: «واقعاً توانم تمام شده است.» مادر کاملاً نگران و دستپاچه شده بود. از خودش میپرسید توتوـ چان چهکاری کرده که آرامش همه را در کلاس بههم زده است!
معلم درحالیکه با حالتی عصبی پلک میزد و به موهای کوتاهش دست میکشید توضیح داد: «خب، برای شروع، او صدها بار درپوش میزتحریرش را باز و بسته میکند. من گفتهام هیچکس نباید اینکار را بکند. مگر اینکه بخواهد چیزی بردارد یا بگذارد. دختر شما دایماً در حال برداشتن یا گذاشتن چیزی است ـ برداشتن یا گذاشتن دفتر، جامدادی، کتابهای درسی و یا هر چیز دیگری. مثلاً، میخواهیم الفبا بنویسیم، دختر شما در میز تحریرش را بالا میکشد، دفترش را بیرون میآورد و در میز تحریر را از آن بالا ول میکند. سپس دوباره میز تحریرش را باز میکند، سرش را داخل آن میکند، یک مداد بیرون میآورد و سریع در میز تحریر را میبندد، یک «آ» مینویسد، اگر اشتباه کرده باشد یا آن را بد نوشته باشد باز هم در میز تحریر را باز میکند، یک پاککن برمیدارد و در میز تحریر را محکم میبندد، حرف را پاک میکند، بعد در میز تحریر را بازو بسته میکند تا پاک کن را درون آن بگذارد ـ همهی کارها را با بالاترین سرعت انجام میدهد.