کتاب محشر صغرا نوشته تادئوش کونویتسکی با ترجمه فروغ پوریاوری, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان ترجمه
ورشو در آستانه زمستانی تلخ. در ایامی که مقاومت در برابر رژیم پراکنده است و بیحاصل مینماید، دو رفیق قدیمی و مخالف رژیم به سراغ تادئوش کونویتسکی، شخصیت اصلی و راوی این رمان درخشان، میروند و به او پیشنهاد میکنند که، به منظور ابراز مخالفت با آن هرجومرج توتالیتری، خودش را جلوی ساختمان حزب کمونیست ــــ این ساختمان زشت و هولناک، این هدیهٔ مردم روسیه، نماد سرکوب در لهستانـــ آتش بزند.
کونویتسکی در باقیمانده آن روز و بقیه صفحات کتاب، دبه بنزین در دست، در ورشویی پرسه میزند که هم فراواقعی و هم بیش از حد واقعی است. برخوردها و کندوکاوهای او در بارهٔ فداکاریاش او را به تأمل در باره سرنوشت خود و کشور محاصرهشدهٔ به ستوه آمـدهاش وامـیدارد. مـا تا پاراگـراف آخر نخواهیـم دانسـت کـه آیــا کونــویتسـکی تا تـه خط خواهد رفت یا نه.
کتاب محشر صغرا نوشته تادئوش کونویتسکی با ترجمه فروغ پوریاوری, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان ترجمه
ورشو در آستانه زمستانی تلخ. در ایامی که مقاومت در برابر رژیم پراکنده است و بیحاصل مینماید، دو رفیق قدیمی و مخالف رژیم به سراغ تادئوش کونویتسکی، شخصیت اصلی و راوی این رمان درخشان، میروند و به او پیشنهاد میکنند که، به منظور ابراز مخالفت با آن هرجومرج توتالیتری، خودش را جلوی ساختمان حزب کمونیست ــــ این ساختمان زشت و هولناک، این هدیهٔ مردم روسیه، نماد سرکوب در لهستانـــ آتش بزند.
کونویتسکی در باقیمانده آن روز و بقیه صفحات کتاب، دبه بنزین در دست، در ورشویی پرسه میزند که هم فراواقعی و هم بیش از حد واقعی است. برخوردها و کندوکاوهای او در بارهٔ فداکاریاش او را به تأمل در باره سرنوشت خود و کشور محاصرهشدهٔ به ستوه آمـدهاش وامـیدارد. مـا تا پاراگـراف آخر نخواهیـم دانسـت کـه آیــا کونــویتسـکی تا تـه خط خواهد رفت یا نه.