کتاب قلعه حیوانات با جعبه فلزی نوشته جرج اورول ترجمه وحید کیان توسط انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان روانشناسی
داستان کتاب قلعه‌ی حیوانات درباره‌ی گروهی از حیوانات اهلی مزرعه‌ای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش می‌کنند. بعد از پیروزی این انقلاب، خوک‌ها که هوش بیشتری نسبت به بقیه حیوانات داشتند، رهبری حیوانات مزرعه را به عهده می‌گیرند و قوانینی را وضع می‌کنند که این قوانین با گذشت زمان دچار تغییر می‌شوند. قیام حیوانات درنهایت تبدیل به دیکتاتوری خوک‌ها می‌شود.
در دقایق اول حیوانات سعادتی را که نصیبشان شده بود باور نمی‌کردند. اولین اقدامشان این بود که دسته‌جمعی، گویی به‌منظور تحصیل اطمینان از اينکه بشری درجایی مخفی نیست. چهارنعل دورادور مزرعه تاختند و سپس به ساختمان مزرعه آمدند تا آخرین اثرات سلطه منفور جونز را پاک سازند. در یراق خانه را که در انتهای طویله بود شکستند؛ دهنه‌ها حلقه‌های بینی» زنجیرهای سگ و چاقوهای رنج‌آوری را که جونز به‌وسیله آن خوک‌ها و بره‌ها را اخته می‌کرد همه در چاه سرنگون شد.
افسارها، دهنه‌ها، چشم‌بندها و توبره‌های موهن به میان آتشی که از زباله‌ها در حیاط افروخته‌شده بود ريخته شد. شلاق‌ها هم به همچنین. حیوانات وقتی شلاق‌ها را شعله‌ور دیدند همه از شادی به جست‌وخیز درآمدند. سنوبال روبان‌هایی را هم که با آن دم و یال اسب‌ها را در روزهای بازار تزیین می‌کردند در آتش انداخت. گفت:«روبان به‌منزله پوشاک است که علامت و نشانه انسانی است. حیوانات بایستی برهنه باشند.» باکسر با شنیدن این بیان کلاه حصیری‌اش را که در تابستان گوش‌هایش را از مگس حفظ می‌کرد آورد و با سایر چیزها در آتش انداخت. در اندک زمانی حیوانات هر چیزی که خاطره جونز را به یاد آنان می‌آورد از بین بردند.
کتاب قلعه حیوانات با جعبه فلزی نوشته جرج اورول ترجمه وحید کیان توسط انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان روانشناسی
داستان کتاب قلعه‌ی حیوانات درباره‌ی گروهی از حیوانات اهلی مزرعه‌ای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش می‌کنند. بعد از پیروزی این انقلاب، خوک‌ها که هوش بیشتری نسبت به بقیه حیوانات داشتند، رهبری حیوانات مزرعه را به عهده می‌گیرند و قوانینی را وضع می‌کنند که این قوانین با گذشت زمان دچار تغییر می‌شوند. قیام حیوانات درنهایت تبدیل به دیکتاتوری خوک‌ها می‌شود.
در دقایق اول حیوانات سعادتی را که نصیبشان شده بود باور نمی‌کردند. اولین اقدامشان این بود که دسته‌جمعی، گویی به‌منظور تحصیل اطمینان از اينکه بشری درجایی مخفی نیست. چهارنعل دورادور مزرعه تاختند و سپس به ساختمان مزرعه آمدند تا آخرین اثرات سلطه منفور جونز را پاک سازند. در یراق خانه را که در انتهای طویله بود شکستند؛ دهنه‌ها حلقه‌های بینی» زنجیرهای سگ و چاقوهای رنج‌آوری را که جونز به‌وسیله آن خوک‌ها و بره‌ها را اخته می‌کرد همه در چاه سرنگون شد.
افسارها، دهنه‌ها، چشم‌بندها و توبره‌های موهن به میان آتشی که از زباله‌ها در حیاط افروخته‌شده بود ريخته شد. شلاق‌ها هم به همچنین. حیوانات وقتی شلاق‌ها را شعله‌ور دیدند همه از شادی به جست‌وخیز درآمدند. سنوبال روبان‌هایی را هم که با آن دم و یال اسب‌ها را در روزهای بازار تزیین می‌کردند در آتش انداخت. گفت:«روبان به‌منزله پوشاک است که علامت و نشانه انسانی است. حیوانات بایستی برهنه باشند.» باکسر با شنیدن این بیان کلاه حصیری‌اش را که در تابستان گوش‌هایش را از مگس حفظ می‌کرد آورد و با سایر چیزها در آتش انداخت. در اندک زمانی حیوانات هر چیزی که خاطره جونز را به یاد آنان می‌آورد از بین بردند.
