کتاب قصههای بهرنگ نوشته صمد بهرنگی توسط انتشارات بهزاد (ققنوس) با موضوع زبان و ادبیات فارسی، رمان فارسی، داستان های فارسی به چاپ رسیده است.
اولدوز از رختخواب درآمد. زخم پیشانی زنبابا زود خوب شد، اما زخم سر اولدوز خیلی طول کشید تا خوب شود. رفتار زنبابا دوباره عوض شده بود. بدتر از پیش سر اولدوز داد میزد. جای دندانهای اولدوز تو گوشت رانش معلوم بود.وضع آقا کلاغه خیلی بد شده بود. همیشه گرسنگی میکشید. اولدوز هر چه میکوشید نمیتوانست آب و غذای او را سر وقت بدهد. سگ سیاه چهارچشمی همه جا را میپایید. به هر صدای ناآشنایی پارس میکرد. تنها امید اولدوز و آقا کلاغه، یاشار بود. اگر یاشار کمکشان میکرد، کارها درست میشد
کتاب قصههای بهرنگ نوشته صمد بهرنگی توسط انتشارات بهزاد (ققنوس) با موضوع زبان و ادبیات فارسی، رمان فارسی، داستان های فارسی به چاپ رسیده است.
اولدوز از رختخواب درآمد. زخم پیشانی زنبابا زود خوب شد، اما زخم سر اولدوز خیلی طول کشید تا خوب شود. رفتار زنبابا دوباره عوض شده بود. بدتر از پیش سر اولدوز داد میزد. جای دندانهای اولدوز تو گوشت رانش معلوم بود.وضع آقا کلاغه خیلی بد شده بود. همیشه گرسنگی میکشید. اولدوز هر چه میکوشید نمیتوانست آب و غذای او را سر وقت بدهد. سگ سیاه چهارچشمی همه جا را میپایید. به هر صدای ناآشنایی پارس میکرد. تنها امید اولدوز و آقا کلاغه، یاشار بود. اگر یاشار کمکشان میکرد، کارها درست میشد