کتاب قتل در رود نیل نوشته آگاتا کریستی با ترجمه علی سلامی توسط انتشارات گویا با موضوع رمان های پلیسی چنایی به چاپ رسیده است.
کارآگاه هرکول پوآروو در تعطیلات خود در مصر به سر میبرد تااینکه یک ماجرای مرموز، توجه او را به خود جلب میکند. زوجی جوان که ماهعسل خود را در مصر میگذرانند، از تعقیبهای یک شخص مزاحم در هراسند. لینت ریچوی، دختری پولدار و زیبا که به نظر میرسد همه چیز دارد، با مردی ازدواج کرده که نباید. سایمن دویل، پسری فقیر و روستایی که نامزد ژاکلین بوده اما عاشق لینت میشود و با او ازدواج میکند. ژاکلین دوبلفورت، دوست صمیمی بچگی لینت، دقیقاً در نقطهی مقابل او قرار دارد: خانوادهاش همهی ثروت خود را در بحران بزرگ آمریکا از دست داده و حال، نامزد خود را به دختری زیباتر و ثروتمندتر از خودش میبازد. ژاکلین که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، شروع به تعقیب دوست و نامزد سابقش میکند. این زوج که به مقصد مصر، انگلیس را ترک میکنند، دیگر مطمئند که هیچکس در تعقیب آنها نیست. اما وقتی ژاکلین را میبینند که در کرانهی رود نیل منتظر آنهاست، وحشتزده بهسراغ کارگاه معروف، هرکول پوآرو، میروند. پوآرو در ابتدا قضیه را جدی نمیگیرد. اما وقتی چند روز بعد جسد لینت با گلولهای در سر پیدا میشود، همه چیز تغییر میکند.
کتاب قتل در رود نیل نوشته آگاتا کریستی با ترجمه علی سلامی توسط انتشارات گویا با موضوع رمان های پلیسی چنایی به چاپ رسیده است.
کارآگاه هرکول پوآروو در تعطیلات خود در مصر به سر میبرد تااینکه یک ماجرای مرموز، توجه او را به خود جلب میکند. زوجی جوان که ماهعسل خود را در مصر میگذرانند، از تعقیبهای یک شخص مزاحم در هراسند. لینت ریچوی، دختری پولدار و زیبا که به نظر میرسد همه چیز دارد، با مردی ازدواج کرده که نباید. سایمن دویل، پسری فقیر و روستایی که نامزد ژاکلین بوده اما عاشق لینت میشود و با او ازدواج میکند. ژاکلین دوبلفورت، دوست صمیمی بچگی لینت، دقیقاً در نقطهی مقابل او قرار دارد: خانوادهاش همهی ثروت خود را در بحران بزرگ آمریکا از دست داده و حال، نامزد خود را به دختری زیباتر و ثروتمندتر از خودش میبازد. ژاکلین که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، شروع به تعقیب دوست و نامزد سابقش میکند. این زوج که به مقصد مصر، انگلیس را ترک میکنند، دیگر مطمئند که هیچکس در تعقیب آنها نیست. اما وقتی ژاکلین را میبینند که در کرانهی رود نیل منتظر آنهاست، وحشتزده بهسراغ کارگاه معروف، هرکول پوآرو، میروند. پوآرو در ابتدا قضیه را جدی نمیگیرد. اما وقتی چند روز بعد جسد لینت با گلولهای در سر پیدا میشود، همه چیز تغییر میکند.