کتاب فلسفه پزشکی مقدماتی (انسانی کردن پزشکی مدرن) نوشته جیمز ا. مارکم با ترجمه گروه مترجمان, توسط انتشارات لوح فکر با موضوع پزشکی, فلسفه پزشکی, جهان بینی های پزشکی, علیت و رئالیسم در پزشکی به چاپ رسیده است.
بررسی رابطه پزشک و بیمار و مرزبندیهای ارزشی و اخلاقی این رابطه بحث اصلی کتاب است. مرزبندیهای فلسفی در دانش پزشکی و کار بالینی در حال تغییر است و همین تغییرات کیفیت خدمات درمانی را دچار بحران کرده است. بررسی دلایل این بحران ما را به پرسشی فلسفی رهنمون میکند: پزشکی چیست؟ هنر پزشکی یا علم پزشکی. آیا پزشکی مبتنی برشواهد است؟ یا محور کار پزشک، بیمار است؟ پزشکی بیمار محور در برابر پزشکی مبتنی بر شواهد. گشايش بيمارستان جانز هاپکينز در ١٨٨٩ را رويدادى بزرگ در خاستگاه الگوى بيومديکال در ايالات متحد می دانند. الگوى بيومديکال امروزه الگوى غالب دانش پزشکی و کار بالینی در ايالات متحد آمريکا و همچنين ديگر کشورهاى غربى و توسعه يافته است و در کشورهاى شرقى و توسعه نيافته نيز در حال تبديل شدن به الگوى غالب است. در اين الگو بيمار به کالبدی جسمانی فروکاسته می شود، کالبدی ترکیب یافته از اعضاى مستقل بدن که در جهانی ماشينى سکونت دارند.
مراقبت عاری از عاطفۀ پزشک به تشخیص عضو بیمار و درمان یا جایگزینی آن به کمک آخرین پیشرفت های علمی و فنی دانش پزشکی می پردازد. پيامد اين مداخله، درمان بيمار و در نتيجه رهایی او از آسيب ماندگار يا مرگ احتمالی است. هرچند الگوى بيومديکال سبب پيشرفت هاى بزرگی در پزشکى آمريکا شده است، يکى از مشکلات زیربنایی آن احساس بیگانگی بيمار با پزشک است. نادیده گرفتن بیمار در مقام انسان از نگاه بالينى پزشک، سبب بحران کيفيت خدمات درمانى شده است که امروزه دامنگير پزشکى آمريکاست و رابطۀ کنونی بيمار و پزشک را نسبت به صميميتى که اين رابطه پيشتر در ايالات متحد داشت، ضعیف کرده است.
کتاب فلسفه پزشکی مقدماتی (انسانی کردن پزشکی مدرن) نوشته جیمز ا. مارکم با ترجمه گروه مترجمان, توسط انتشارات لوح فکر با موضوع پزشکی, فلسفه پزشکی, جهان بینی های پزشکی, علیت و رئالیسم در پزشکی به چاپ رسیده است.
بررسی رابطه پزشک و بیمار و مرزبندیهای ارزشی و اخلاقی این رابطه بحث اصلی کتاب است. مرزبندیهای فلسفی در دانش پزشکی و کار بالینی در حال تغییر است و همین تغییرات کیفیت خدمات درمانی را دچار بحران کرده است. بررسی دلایل این بحران ما را به پرسشی فلسفی رهنمون میکند: پزشکی چیست؟ هنر پزشکی یا علم پزشکی. آیا پزشکی مبتنی برشواهد است؟ یا محور کار پزشک، بیمار است؟ پزشکی بیمار محور در برابر پزشکی مبتنی بر شواهد. گشايش بيمارستان جانز هاپکينز در ١٨٨٩ را رويدادى بزرگ در خاستگاه الگوى بيومديکال در ايالات متحد می دانند. الگوى بيومديکال امروزه الگوى غالب دانش پزشکی و کار بالینی در ايالات متحد آمريکا و همچنين ديگر کشورهاى غربى و توسعه يافته است و در کشورهاى شرقى و توسعه نيافته نيز در حال تبديل شدن به الگوى غالب است. در اين الگو بيمار به کالبدی جسمانی فروکاسته می شود، کالبدی ترکیب یافته از اعضاى مستقل بدن که در جهانی ماشينى سکونت دارند.
مراقبت عاری از عاطفۀ پزشک به تشخیص عضو بیمار و درمان یا جایگزینی آن به کمک آخرین پیشرفت های علمی و فنی دانش پزشکی می پردازد. پيامد اين مداخله، درمان بيمار و در نتيجه رهایی او از آسيب ماندگار يا مرگ احتمالی است. هرچند الگوى بيومديکال سبب پيشرفت هاى بزرگی در پزشکى آمريکا شده است، يکى از مشکلات زیربنایی آن احساس بیگانگی بيمار با پزشک است. نادیده گرفتن بیمار در مقام انسان از نگاه بالينى پزشک، سبب بحران کيفيت خدمات درمانى شده است که امروزه دامنگير پزشکى آمريکاست و رابطۀ کنونی بيمار و پزشک را نسبت به صميميتى که اين رابطه پيشتر در ايالات متحد داشت، ضعیف کرده است.