17 درس بی نظیر از ناپلئون هیل
ذهن آویز
کتاب فلسفه موفقیت (17 درس بی نظیر از ناپلئون هیل) نوشته ناپلئون هیل ترجمه مهدی قراچه داغی توسط انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، روانشناسی موفقیت، فلسفه، فلسفه و منطق
کتاب پیش رو حاصل از سال ها تحقیق، پرسش گری و تحلیل زندگی و اندیشه پانصد تن از افراد موفق به همت ناپلئون هیل است که به استخراج 17 اصل ناب و تاثیرگذار برای دستیابی به موفقیت منجر شده است. متن کتاب از سخنرانی های ناپلئون هیل برای افراد سازمانش که به منظور آموزش فلسفه ی موفقیت ارائه شده و در همه ی آن ها بر اصول هفده گانه ی به دست آمده از این بیست سال پژوهش تاکید شده، پدید آمده و می توان آن را به عنوان نوشتاری منحصر به فرد و موجز و منبعی ارزشمند که فرمولی قدرتمند برای کامیابی و کسب نتایج رضایتمند در زندگی ارائه می کند، به حساب آورد و از آن چه که در آن ذکر شده در مسیر دستیابی به شادمانی، آرامش ذهنی و اهداف بهره برد.
تلقین به خود همه افکار اشخاص را در حافظه آنها ثبت می کند. این بخشی از منش و شخصیت فرد را می سازد خواه این افکار مثبت یا منفی باشند. همه کلماتی که شخص می شنود در ذهن او ثبت می شود. و با توجه به واکنش شخص به آن شکل مثبت یا منفی پیدا می کند. تلقین به خود واکنش های شخص به همه چیزهایی را می بیند و یا تشخیص می دهد ثبت می کند و در اینجا نقش حواس پنج گانه از اهمیت فراوان برخوردار است.
اشیاء و چیزهایی که فرد به عمد و قصد توجه خود را روی آنها متمرکز می کند نفوذهای مسلط محیط اوست. اگر این افکار روی فقر و یا نشانه های فقر متمرکز شوند، با تلقین به ذهن نیمه هشیار او منتقل می شوند. تلقین به خود دقیقا به همین شکل، وقتی افکار مسلط از طریق توجه کنترل شده به ثروت و امنیت اقتصادی معطوف می شود، در انسان مستقر می گردد. بنابراین وقتی کسی به عمد و قصد توجه خود را به یک هدف قطعی معطوف می کند ذهن نیمه هشیار خود را شرطی می کند که براساس آن قصد و هدف فعالیت کند.توجه کنترل شده وقتی روی هدف قطعی شخص متمرکز می شود، وسیله ای است که شخص براساس آن از اصول تلقین به خود استفاده مثبت می کند. راه دیگری برای تحقق این موضوع وجود ندارد. تفاوت میان توجه کنترل شده و توجهی که کنترل نمی شود بسیار فراوان است.
توجه کنترل شده شبیه کار باغبانی است که باغ حاصلخیز خود را از علف های هرز پاکسازی می کند تا غذاهای مطبوع و سلامت خود را تولید کند. مغز هرگز نافعال نمی شود، حتی زمانی هم که شخص در خواب به سر می برد مغز او فعال است. انسان یا تحت تاثیر نفوذهای منفی قرار می گیرد یا نفوذهای مثبت. اگر تحت تاثیر نفوذهای منفی قرار گیرد ذهنش خراب می شود…
کتاب فلسفه موفقیت (17 درس بی نظیر از ناپلئون هیل) نوشته ناپلئون هیل ترجمه مهدی قراچه داغی توسط انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، روانشناسی موفقیت، فلسفه، فلسفه و منطق
کتاب پیش رو حاصل از سال ها تحقیق، پرسش گری و تحلیل زندگی و اندیشه پانصد تن از افراد موفق به همت ناپلئون هیل است که به استخراج 17 اصل ناب و تاثیرگذار برای دستیابی به موفقیت منجر شده است. متن کتاب از سخنرانی های ناپلئون هیل برای افراد سازمانش که به منظور آموزش فلسفه ی موفقیت ارائه شده و در همه ی آن ها بر اصول هفده گانه ی به دست آمده از این بیست سال پژوهش تاکید شده، پدید آمده و می توان آن را به عنوان نوشتاری منحصر به فرد و موجز و منبعی ارزشمند که فرمولی قدرتمند برای کامیابی و کسب نتایج رضایتمند در زندگی ارائه می کند، به حساب آورد و از آن چه که در آن ذکر شده در مسیر دستیابی به شادمانی، آرامش ذهنی و اهداف بهره برد.
تلقین به خود همه افکار اشخاص را در حافظه آنها ثبت می کند. این بخشی از منش و شخصیت فرد را می سازد خواه این افکار مثبت یا منفی باشند. همه کلماتی که شخص می شنود در ذهن او ثبت می شود. و با توجه به واکنش شخص به آن شکل مثبت یا منفی پیدا می کند. تلقین به خود واکنش های شخص به همه چیزهایی را می بیند و یا تشخیص می دهد ثبت می کند و در اینجا نقش حواس پنج گانه از اهمیت فراوان برخوردار است.
اشیاء و چیزهایی که فرد به عمد و قصد توجه خود را روی آنها متمرکز می کند نفوذهای مسلط محیط اوست. اگر این افکار روی فقر و یا نشانه های فقر متمرکز شوند، با تلقین به ذهن نیمه هشیار او منتقل می شوند. تلقین به خود دقیقا به همین شکل، وقتی افکار مسلط از طریق توجه کنترل شده به ثروت و امنیت اقتصادی معطوف می شود، در انسان مستقر می گردد. بنابراین وقتی کسی به عمد و قصد توجه خود را به یک هدف قطعی معطوف می کند ذهن نیمه هشیار خود را شرطی می کند که براساس آن قصد و هدف فعالیت کند.توجه کنترل شده وقتی روی هدف قطعی شخص متمرکز می شود، وسیله ای است که شخص براساس آن از اصول تلقین به خود استفاده مثبت می کند. راه دیگری برای تحقق این موضوع وجود ندارد. تفاوت میان توجه کنترل شده و توجهی که کنترل نمی شود بسیار فراوان است.
توجه کنترل شده شبیه کار باغبانی است که باغ حاصلخیز خود را از علف های هرز پاکسازی می کند تا غذاهای مطبوع و سلامت خود را تولید کند. مغز هرگز نافعال نمی شود، حتی زمانی هم که شخص در خواب به سر می برد مغز او فعال است. انسان یا تحت تاثیر نفوذهای منفی قرار می گیرد یا نفوذهای مثبت. اگر تحت تاثیر نفوذهای منفی قرار گیرد ذهنش خراب می شود…
