کتاب فرنگیس خاطرات فرنگیس حیدرپورنوشته مهنازفتاحی, توسط انتشارات سوره مهربه چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی و رمان, ادبیات داستانی, خاطرات جنگ ایران وعراق
کتاب فرنگیس شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال ۱۳۴۱ است. در سال ۱۳۵۹ پس
از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند.
اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
گزیده کتاب فرنگیس
همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه می دیدم با خودم فکر می کردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. می گفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلان غرب زندگی می کند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. می دانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهد بود اما همیشه به نوشتنش فکر می کردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده سختی های زیادی داشت.
کتاب فرنگیس خاطرات فرنگیس حیدرپورنوشته مهنازفتاحی, توسط انتشارات سوره مهربه چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی و رمان, ادبیات داستانی, خاطرات جنگ ایران وعراق
کتاب فرنگیس شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال ۱۳۴۱ است. در سال ۱۳۵۹ پس
از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند.
اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
گزیده کتاب فرنگیس
همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه می دیدم با خودم فکر می کردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. می گفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلان غرب زندگی می کند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. می دانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهد بود اما همیشه به نوشتنش فکر می کردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده سختی های زیادی داشت.