کتاب شیب نوشته ست گودین ترجمه محمد خضرزاده توسط انتشارات درناقلم به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، راه و رسم زندگی
هر کسی که بخواهد شما را استخدام کند، از شما چیزی بخرد، توصیهنامهای برایتان بنویسد، به شما رأی بدهد یا کاری را که خواستهاید انجام دهد، با خودش فکر میکند که بهترین انتخابش هستید یا نه؟ در اینجا، بهترین یعنی: بر اساس باورها و دانستههایشان، برایشان بهترین باشید.
جهان یعنی: جهان آنها، جهانی که به آن دسترسی دارند. پس، اگر به دنبال یک ویراستار آزادکار باشم، میخواهم بهترین ویراستار انگلیسیزبان را که میتواند با قیمت پیشنهادی من کار کند پیدا کنم.
این بهترین در جهان من است. وقتی میخواهم یک متخصص فتق پیدا کنم، دنبال بهترین دکتر هستم، چون دوست یا همکارم معرفیاش کرده و با تصورم از یک دکتر عالی همخوانی دارد. غیر از اینها، مطبش باید در شهر من باشد و برایم وقت داشته باشد. پس، جهان واژهی بهنسبت انعطافپذیری است.
بازار انبوه در حال مرگ است. دیگر بهترین ترانه یا بهترین قهوه وجود ندارد. حالا، یک میلیون خردهبازار وجود دارد که هرکدام بهترینی برای خود دارد. اگر خردهبازارتان «بازارهای ارگانیک در شهر تولسا» باشد، جهانتان آن بازار میشود.
بهترین بودن در آن جهان جایگاهی است که بناست به آن برسید. مفهوم بهترین مفهومی ذهنی است. من (مصرفکننده) باید تصمیم بگیرم، نه شما. جهان خودخواه است. این تعریف من است، نه شما. این جهانی است که من، بر مبنای راحتی یا اولویتهایم، تعریف میکنم. بهترینِ جهان من باشید تا همین حالا من مشتری را با بالاترین قیمت داشته باشید.
جهان در حال بزرگتر شدن است، چون حالا، وقتی میخواهم چیزی یا کسی را پیدا کنم، میتوانم همهجا را بگردم. این یعنی میزان تنوع دارد سرسامآور میشود و میتوانم جهان را دقیقاً طوری تعریف کنم که به نفعم باشد و اولویتهایم را در جای دیگری از این سیاره پیدا کنم.
درعینحال، جهان در حال کوچکتر شدن هم هست، چون دستهبندیها در حال تخصصیتر شدناند. حالا، میتوانم بهترین نانِ پیاز بدون گلوتن را با ارسال فوری دریافت کنم. میتوانم بهترین نرمافزار مدیریت ریسک را برای صنف خودم، فوراً و بهصورت آنلاین، پیدا کنم.
با شش کِلیک، میتوانم بهترین تفرجگاه آمریکای شمالی را پیدا کنم. پس، با وجودی که بهترین بودن از هر زمان دیگری مهمتر شده، رسیدن به آنهم آسانتر شده (مشروط بر اینکه کار درستی را انتخاب کنید و پیوسته انجامش دهید). همیشه جاهای بیشتری برای برنده شدن وجود دارند، جایزهها هم بزرگترند. اندی وارهول بهترین در جهان بود.
رستوران تایلندی سریپرافای در کوئینز هم همینطور؛ ویراستار من هم همینطور. شما هم اگر بخواهید، بهترین میشوید. اگر هنوز هم ارزش بهترین بودن در جهان برایتان روشن نشده، احتمالاً به بقیهی مطالبی هم که میخواهم بگویم نیازی ندارید. اگر متقاعد شدهاید که باید بهترین باشید، ولی از مسیری که برای رسیدن به آن انتخاب کردهاید دلسرد شدهاید، لازم است بهنوعی جا بزنید.
کتاب شیب نوشته ست گودین ترجمه محمد خضرزاده توسط انتشارات درناقلم به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، راه و رسم زندگی
هر کسی که بخواهد شما را استخدام کند، از شما چیزی بخرد، توصیهنامهای برایتان بنویسد، به شما رأی بدهد یا کاری را که خواستهاید انجام دهد، با خودش فکر میکند که بهترین انتخابش هستید یا نه؟ در اینجا، بهترین یعنی: بر اساس باورها و دانستههایشان، برایشان بهترین باشید.
جهان یعنی: جهان آنها، جهانی که به آن دسترسی دارند. پس، اگر به دنبال یک ویراستار آزادکار باشم، میخواهم بهترین ویراستار انگلیسیزبان را که میتواند با قیمت پیشنهادی من کار کند پیدا کنم.
این بهترین در جهان من است. وقتی میخواهم یک متخصص فتق پیدا کنم، دنبال بهترین دکتر هستم، چون دوست یا همکارم معرفیاش کرده و با تصورم از یک دکتر عالی همخوانی دارد. غیر از اینها، مطبش باید در شهر من باشد و برایم وقت داشته باشد. پس، جهان واژهی بهنسبت انعطافپذیری است.
بازار انبوه در حال مرگ است. دیگر بهترین ترانه یا بهترین قهوه وجود ندارد. حالا، یک میلیون خردهبازار وجود دارد که هرکدام بهترینی برای خود دارد. اگر خردهبازارتان «بازارهای ارگانیک در شهر تولسا» باشد، جهانتان آن بازار میشود.
بهترین بودن در آن جهان جایگاهی است که بناست به آن برسید. مفهوم بهترین مفهومی ذهنی است. من (مصرفکننده) باید تصمیم بگیرم، نه شما. جهان خودخواه است. این تعریف من است، نه شما. این جهانی است که من، بر مبنای راحتی یا اولویتهایم، تعریف میکنم. بهترینِ جهان من باشید تا همین حالا من مشتری را با بالاترین قیمت داشته باشید.
جهان در حال بزرگتر شدن است، چون حالا، وقتی میخواهم چیزی یا کسی را پیدا کنم، میتوانم همهجا را بگردم. این یعنی میزان تنوع دارد سرسامآور میشود و میتوانم جهان را دقیقاً طوری تعریف کنم که به نفعم باشد و اولویتهایم را در جای دیگری از این سیاره پیدا کنم.
درعینحال، جهان در حال کوچکتر شدن هم هست، چون دستهبندیها در حال تخصصیتر شدناند. حالا، میتوانم بهترین نانِ پیاز بدون گلوتن را با ارسال فوری دریافت کنم. میتوانم بهترین نرمافزار مدیریت ریسک را برای صنف خودم، فوراً و بهصورت آنلاین، پیدا کنم.
با شش کِلیک، میتوانم بهترین تفرجگاه آمریکای شمالی را پیدا کنم. پس، با وجودی که بهترین بودن از هر زمان دیگری مهمتر شده، رسیدن به آنهم آسانتر شده (مشروط بر اینکه کار درستی را انتخاب کنید و پیوسته انجامش دهید). همیشه جاهای بیشتری برای برنده شدن وجود دارند، جایزهها هم بزرگترند. اندی وارهول بهترین در جهان بود.
رستوران تایلندی سریپرافای در کوئینز هم همینطور؛ ویراستار من هم همینطور. شما هم اگر بخواهید، بهترین میشوید. اگر هنوز هم ارزش بهترین بودن در جهان برایتان روشن نشده، احتمالاً به بقیهی مطالبی هم که میخواهم بگویم نیازی ندارید. اگر متقاعد شدهاید که باید بهترین باشید، ولی از مسیری که برای رسیدن به آن انتخاب کردهاید دلسرد شدهاید، لازم است بهنوعی جا بزنید.