کتاب سیب کچل نوشته محمدرضا شمس, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان ایرانی کودکان به چاپ رسیده است.
«سیب کچل» رمانی است اثر محمدرضا شمس که برای کودکان گروه سنی ج (سالهای پایان دبستان) نوشته شده است. محمدرضا شمس نویسنده و مترجم حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. قصهی معروف «روباه و خروس» که در کتاب فارسی دبستان آن را خواندهایم، اثری از اوست.
سیب کچل مجموعهی ۳۰ داستان کوتاه و فانتزی برای کودکان است. شمس در داستانهای خود به اشیای بی جان هم جان داده و از زبان آنها به روایتگری پرداخته است. او در این مجموعه داستان از زبان فرشته و بچه دیو هم سخن گفته. در داستان او بچه دیوها هم مهربان و دوست داشتنی هستند.
سیب کچل را نشر پیدایش در دستهی رمان و مجموعه داستان کودک منتشر کرده است. این مجموعه علاوه بر سرگرم کردن کودک، او را با شخصیتهای، خویها و وضعیتهای متفاوت و متنوعی آشنا میکند. تصویرگریهای زیبای کتاب نیز کاری از ثنا حبیبیراد است.
گزیدهای از کتاب «سیب کچل»:
سفره عمگین بود. پرسیدند: «چرا غمگینی؟»
گفت: «چون هیچ کس به من عیدی نمیده.»
زمین یک سکه بهش داد و گفت: «این همه عیدی من.»
آسمان یک ستاره بهش داد و گفت: «این همه عیدی من.»
کوه بهش سماق داد. تنور بهش نان داد. درختها بهش سیب و سنجد دادند. ماه و خورشید بهش آیینه و شمعدان دادند.
سال داشت نو میشد و بهار داشت میآمد که جلهکوچکه و چلهبزرگه بدوبدو و نفسنفسزنان از راه رسیدند و گفتند:«صبر کنید. صبر کنید. این همه عیدی ما!»
و بهش سیر و سرکه و سمنو دادند و دوباره بدوبدو برگشتند.
سال نو شد و بهار با دامن سبزش آمد. کنار سفره نشست و گفت: «بهبه! چه سفرهی قشنگی!»
بعد یک سبد سبزه بهش عیدی داد.
کتاب سیب کچل نوشته محمدرضا شمس, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان ایرانی کودکان به چاپ رسیده است.
«سیب کچل» رمانی است اثر محمدرضا شمس که برای کودکان گروه سنی ج (سالهای پایان دبستان) نوشته شده است. محمدرضا شمس نویسنده و مترجم حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. قصهی معروف «روباه و خروس» که در کتاب فارسی دبستان آن را خواندهایم، اثری از اوست.
سیب کچل مجموعهی ۳۰ داستان کوتاه و فانتزی برای کودکان است. شمس در داستانهای خود به اشیای بی جان هم جان داده و از زبان آنها به روایتگری پرداخته است. او در این مجموعه داستان از زبان فرشته و بچه دیو هم سخن گفته. در داستان او بچه دیوها هم مهربان و دوست داشتنی هستند.
سیب کچل را نشر پیدایش در دستهی رمان و مجموعه داستان کودک منتشر کرده است. این مجموعه علاوه بر سرگرم کردن کودک، او را با شخصیتهای، خویها و وضعیتهای متفاوت و متنوعی آشنا میکند. تصویرگریهای زیبای کتاب نیز کاری از ثنا حبیبیراد است.
گزیدهای از کتاب «سیب کچل»:
سفره عمگین بود. پرسیدند: «چرا غمگینی؟»
گفت: «چون هیچ کس به من عیدی نمیده.»
زمین یک سکه بهش داد و گفت: «این همه عیدی من.»
آسمان یک ستاره بهش داد و گفت: «این همه عیدی من.»
کوه بهش سماق داد. تنور بهش نان داد. درختها بهش سیب و سنجد دادند. ماه و خورشید بهش آیینه و شمعدان دادند.
سال داشت نو میشد و بهار داشت میآمد که جلهکوچکه و چلهبزرگه بدوبدو و نفسنفسزنان از راه رسیدند و گفتند:«صبر کنید. صبر کنید. این همه عیدی ما!»
و بهش سیر و سرکه و سمنو دادند و دوباره بدوبدو برگشتند.
سال نو شد و بهار با دامن سبزش آمد. کنار سفره نشست و گفت: «بهبه! چه سفرهی قشنگی!»
بعد یک سبد سبزه بهش عیدی داد.