کتاب سردسته ها نوشته ماریو وارگارس یوسا ترجمه آرش سرکوهی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
از آن درس خوان ها بود. (اما با تملق میانه ای نداشت) در هفتۀ اول پنجم شد، اما بعد همیشه اول می شد تا آن اتفاق افتاد. بعد شروع کرد به گند زدن و نمرۀ بد گرفتن. برادر لئونیکو می گفت چهارده اینکای نامدار و او نام شان را پشت هم ردیف می کرد، ده فرمان، سه قطعه از سرود مذهبی ماریست، شعر «پرچم من» سرودۀ لوپز آلبوخار یک نفس همه را می گفت. لالو گفت: این سلار عجب بچۀ زرنگیه و برادر، حافظۀ عالی ای هم داره، و خطاب به ما: شما شیطون ها هم بهتره از اون یاد بگیرید. در آن سال آن ها هم چنان شلوار کوتاه می پوشیدند و ما هنوز سیگاری نشده بودیم. آن ها ساکر را به همۀ بازی ها ترجیح می دادند و ما موج سواری یاد می گرفتیم و شیرجه از دایو بلند کلوپ تراس ها. و آن ها شیطان بودند، با گونه های نرم و کنجکاو و بسیار چابک و خوش اشتها. در همان سالی که سلار در آکادمی شامپانیات ثبت نام کرد.
کتاب سردسته ها نوشته ماریو وارگارس یوسا ترجمه آرش سرکوهی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
از آن درس خوان ها بود. (اما با تملق میانه ای نداشت) در هفتۀ اول پنجم شد، اما بعد همیشه اول می شد تا آن اتفاق افتاد. بعد شروع کرد به گند زدن و نمرۀ بد گرفتن. برادر لئونیکو می گفت چهارده اینکای نامدار و او نام شان را پشت هم ردیف می کرد، ده فرمان، سه قطعه از سرود مذهبی ماریست، شعر «پرچم من» سرودۀ لوپز آلبوخار یک نفس همه را می گفت. لالو گفت: این سلار عجب بچۀ زرنگیه و برادر، حافظۀ عالی ای هم داره، و خطاب به ما: شما شیطون ها هم بهتره از اون یاد بگیرید. در آن سال آن ها هم چنان شلوار کوتاه می پوشیدند و ما هنوز سیگاری نشده بودیم. آن ها ساکر را به همۀ بازی ها ترجیح می دادند و ما موج سواری یاد می گرفتیم و شیرجه از دایو بلند کلوپ تراس ها. و آن ها شیطان بودند، با گونه های نرم و کنجکاو و بسیار چابک و خوش اشتها. در همان سالی که سلار در آکادمی شامپانیات ثبت نام کرد.