کتاب زمستان 62

کتاب زمستان 62 نوشته اسماعیل فصیح توسط انتشارات ذهن آویز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی به چاپ رسیده است.

دکتر جلال آریان به منظور پیدا کردن پسر یکی از کارگران خود که نشانی از او در جایی ثبت نشده است، راهی اهواز می شود؛ آن هم در شرایطی که جنگ مجروحان زیادی از خود برجای گذاشته است. مطرود پس از شنیدن امکان معلولیت پسرش، ادریس که دو سال اول جنگ یعنی سال های 59 و 60 آبادان بوده است، از جلال می خواهد که در اندیمشک و اهواز به دنبال او بگردد. در این میان دکتر منصور فرجام که همراه جلال برای راه اندازی مرکز آموزش کامپیوتر در اهواز به این شهر آمده است، باعث تعجب دیگران می شود. برپایی این مرکز در روزگار جنگ چه دلیلی دارد؟!

زمستان 62

بخشی از متن کتاب

بدون مقدمه می پرسد: «تعریف شهید چیه، جلال؟»

«تعریف چی؟…»

«شهید…»

«گوشهام و بگیر و بپیچون.»

«جدا. فردوسی هم میگه همه سر به سر تن به كشتن دهیم/ از آن به كه كشور به دشمن دهیم.»

«باشه. اما این تعریف «شهید» نیست.»

دست دراز می كند از روی میزش یك جلد كلفت فرهنگ انگلیسی «وبستر» برمی دارد، صفحات آن را ورق می زند، تا به جایی كه می خواهد می رسد. دیروقت شب است و من حوصله ندارم. كله ام هم با قرصها و آب انگور كذایی دكتر منگ است. می خواند: «شهید.  1) شهید كسی است كه ترجیح می دهد رنج و حتی مرگ را در راه ایمان و وفایش بپذیرد، ولی از آن ایمان و وفا دست برندارد.  2) كسی كه با عذاب و درد در راه ایمانش كشته شده است؛ یا برای مدتی مدید رنج می برد و شكنجه می شود.»

«خوب، ما نیستیم. خوابم میاد.» ته سیگارم را خاموش می كنم.

«روی طول موج شهادت و شهید نیستی؟»

«مگه تو هستی؟»

«كنجكاو شده م.»

«نشو، اومد نیومد داره.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
420,000
٪17
348,600 تومان
توضیحات

کتاب زمستان 62 نوشته اسماعیل فصیح توسط انتشارات ذهن آویز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی به چاپ رسیده است.

دکتر جلال آریان به منظور پیدا کردن پسر یکی از کارگران خود که نشانی از او در جایی ثبت نشده است، راهی اهواز می شود؛ آن هم در شرایطی که جنگ مجروحان زیادی از خود برجای گذاشته است. مطرود پس از شنیدن امکان معلولیت پسرش، ادریس که دو سال اول جنگ یعنی سال های 59 و 60 آبادان بوده است، از جلال می خواهد که در اندیمشک و اهواز به دنبال او بگردد. در این میان دکتر منصور فرجام که همراه جلال برای راه اندازی مرکز آموزش کامپیوتر در اهواز به این شهر آمده است، باعث تعجب دیگران می شود. برپایی این مرکز در روزگار جنگ چه دلیلی دارد؟!

زمستان 62

بخشی از متن کتاب

بدون مقدمه می پرسد: «تعریف شهید چیه، جلال؟»

«تعریف چی؟…»

«شهید…»

«گوشهام و بگیر و بپیچون.»

«جدا. فردوسی هم میگه همه سر به سر تن به كشتن دهیم/ از آن به كه كشور به دشمن دهیم.»

«باشه. اما این تعریف «شهید» نیست.»

دست دراز می كند از روی میزش یك جلد كلفت فرهنگ انگلیسی «وبستر» برمی دارد، صفحات آن را ورق می زند، تا به جایی كه می خواهد می رسد. دیروقت شب است و من حوصله ندارم. كله ام هم با قرصها و آب انگور كذایی دكتر منگ است. می خواند: «شهید.  1) شهید كسی است كه ترجیح می دهد رنج و حتی مرگ را در راه ایمان و وفایش بپذیرد، ولی از آن ایمان و وفا دست برندارد.  2) كسی كه با عذاب و درد در راه ایمانش كشته شده است؛ یا برای مدتی مدید رنج می برد و شكنجه می شود.»

«خوب، ما نیستیم. خوابم میاد.» ته سیگارم را خاموش می كنم.

«روی طول موج شهادت و شهید نیستی؟»

«مگه تو هستی؟»

«كنجكاو شده م.»

«نشو، اومد نیومد داره.»

مشخصات
  • ناشر
    ذهن آویز
  • نویسنده
    اسماعیل فصیح
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1402
  • نوبت چاپ
    دوازدهم
  • تعداد صفحات
    464
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش