کتاب روانشناسی سازمانی برای مدیران نوشته استفن آر. بالزاک با ترجمه عباس عباس پور, احسان اکرادی, توسط انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی, روانشناسی سازمانی, روانشناسی مدیریتی, روانشناسی دانشگاهی میباشد.
روانشناسی علم رفتار، شناخت، هیجان و انگیزه انسان (و غیر انسان) است. روانشناسی صنعتی/ سازمانی، مرتبط کردن علم و کاربرد روانشناختی به مسائل کارمندان سازمان است. روانشناسی سازمانی با جنبش روابط انسانی در سازمان ها گسترش یافته است. این شاخه بیش از روانشناسی صنعتی بر شخص کارمند متمرکز است و به درک رفتار و ارتقای رفاه کارمند در محل کار می پردازد.
این کتاب در خصوص تدوین نگرش سازمانی برای درک موفقیت قبل از دستیابی به آن است؛ بنابراین شما بدون پیش بینی های مداوم اقدامات لازم را انجام می دهید. در نهایت موضوع کتاب «روان شناسی سازمانی برای مدیران»، حاوی این نکته است که با پنداره های پوچ از راه به بیراهه نرویم. در بخشی از پیشگفتار نویسنده کتاب «روان شناسی سازمانی برای مدیران»، آمده است: بارها شده است که به جلساتی در شرکت های مختلف دعوت شده ام که شرکت کنندگان در آن، واقعا بر این باور نبودند که می توانند پیشرفت کنند. برخی موفق بودند، اما نه به اندازه ای که قابلیتش را داشتند. برخی نیز کسب و کار را بر خود آسان گرفته بودند و دوست نداشتند خود را به دردسر بیندازند. برخی نیز مشکلاتی داشتند و نگران بدتر شدن اوضاع بودند. دیر یا زود، (البته معمولا زودتر هم می شود)، دست روی دست گذاشتن گریبان آنان را می گیرد؛ این بدان معناست که اگر چیزی را تغییر ندهی، خود به خود تغییری به وجود نمی آید.
کتاب روانشناسی سازمانی برای مدیران نوشته استفن آر. بالزاک با ترجمه عباس عباس پور, احسان اکرادی, توسط انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی, روانشناسی سازمانی, روانشناسی مدیریتی, روانشناسی دانشگاهی میباشد.
روانشناسی علم رفتار، شناخت، هیجان و انگیزه انسان (و غیر انسان) است. روانشناسی صنعتی/ سازمانی، مرتبط کردن علم و کاربرد روانشناختی به مسائل کارمندان سازمان است. روانشناسی سازمانی با جنبش روابط انسانی در سازمان ها گسترش یافته است. این شاخه بیش از روانشناسی صنعتی بر شخص کارمند متمرکز است و به درک رفتار و ارتقای رفاه کارمند در محل کار می پردازد.
این کتاب در خصوص تدوین نگرش سازمانی برای درک موفقیت قبل از دستیابی به آن است؛ بنابراین شما بدون پیش بینی های مداوم اقدامات لازم را انجام می دهید. در نهایت موضوع کتاب «روان شناسی سازمانی برای مدیران»، حاوی این نکته است که با پنداره های پوچ از راه به بیراهه نرویم. در بخشی از پیشگفتار نویسنده کتاب «روان شناسی سازمانی برای مدیران»، آمده است: بارها شده است که به جلساتی در شرکت های مختلف دعوت شده ام که شرکت کنندگان در آن، واقعا بر این باور نبودند که می توانند پیشرفت کنند. برخی موفق بودند، اما نه به اندازه ای که قابلیتش را داشتند. برخی نیز کسب و کار را بر خود آسان گرفته بودند و دوست نداشتند خود را به دردسر بیندازند. برخی نیز مشکلاتی داشتند و نگران بدتر شدن اوضاع بودند. دیر یا زود، (البته معمولا زودتر هم می شود)، دست روی دست گذاشتن گریبان آنان را می گیرد؛ این بدان معناست که اگر چیزی را تغییر ندهی، خود به خود تغییری به وجود نمی آید.